loading...
تحدی | ویژه اهلسنت
محمد امین ریگی بازدید : 22 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

آنچه در روزگار خويش ازگسترش فقر و گراني و زحمت و خستگي ودشواري در جستجوي لقمه اي روزي مي بينيم و اينکاري بسيار والا و برتر است.

در ميان ما افرادي بي سرپرست هستند که ديگرچيزي براي برپا ماندن نيافته و جز خداي بلندمرتبه کسي از حالشان با خبرنيست.

آنان برادران ما هستند و ما در برابرشان مسئول هستيم و هرکه خواهدمطمئن گردد مي تواند به جمعيت هاي خيريه سري زده و ببيند پرونده هاي موجود را که ازسنگيني در انتظار گوشه ي چشمي مانده اند.

زمانه ي ما زمانه اي مادي و پر ازاجحاف و ستمگري و لبريز از بلاياست که همسايه ي ثروتمند خبر از همسايه ي تنگدست ونيازمند خويش ندارد و حتي از خويشاوند تنگدست و محتاج خويش بي خبر است چه برسد بهبيگانه ي مستمند.

اينجا يکايک آنچه نيکيهاي در پي گشودن گره هاي مسلمانان وپاداشهاي بزرگ در پي دادن صدقه هست را يادآور مي شويم.

و در آغاز سخنداستاني به نام لقمه ( به خاطر نامي که از لقمه در آن برده شده است( را مي آورمکه:

زني پسري داشت، مدتي بسيار طولاني پسر از او دورماند، تا آنکه از بازگشتاو نااميد گشت، روزي نشست تا چيزي بخورد، لقمه اي را برگرفت و وقتي خواست آن را سويدهانش ببرد، گدايي بر در ايستاد و درخواست غذا نمود. زن لقمه را نخورد و آن را باقرصي نان برداشته و به گدا بخشيد. و آن روز و شب گرسنه ماند.

پس از مدت هافراخي روي آورده و پسرش بازگشت و از سختي هايي که بر او گذشته بود برايش تعريف کرد: عجيب ترين ماجرا وقتي بود که چند روز بود راهي را در بيابان مي پيمودم. ناگهان شيريخويش را بر من که سوار بر الاغي بودم افکند. الاغ گريخت و در جامه اي که زير آنلباس و ردايم را پوشيده بودم گرفتار چنگال شير شدم. چنگ او چندان به بدنم نمي رسيدولي چنان وحشت کرده و ترسيده بودم که از خودبيخود شده بودم. شير مرا با خود به غاريبرد و مرا بر زمين گذاشت تا بخورد. آنگاه مردي بزرگ و سفيد روي و سفيدپوش را ديدمکه دررسيد و بدون سلاح شير را برداشته و به زمين افکند و گفت: "برخيز اي سگ، لقمهدر برابر لقمه". شير برخاست تيز فرار کرد. آنوقت به خود آمدم و بدنبال آن مرد گشتمولي او را نيافتم. مدتي نشستم تا حالم بهتر شد. خودم را وارسي نمودم و چيزيم نشدهبود. راه افتادم تا به قافله اي که در آن بودم رسيدم. از ديدن من شگفت زده شدند ومن داستانم را برايشان تعريف نمودم. ولي از اين سخن آن مرد سر در نياوردم که ميگفت:"لقمه در مقابل لقمه." زن فکر کرد و فهميد که آن همان وقتي بود که او لقمه رااز دهان گرفته و بخشيده بود.

بخشش(صدقه( خشم پروردگار را فرومي نشاند و بهاذن خداوند انسان را از مهلکه ها رهانيده و بلايا را بازداشته و عمر را فزوني ميدهد و چه بسا صدقه به اذن خداوند دشواري هاي بزرگي را بازدارد، بنابراين صدقه رادست کم نگيريم حتي اگر کم باشد. هرطور شده از آتش بپرهيزيد حتي اگر شده با تکهخرمايي باشد. آنگونه که اين مادر مدتي بسيار را دور از فرزندش سپري نمود تا آنکه ازبازگشت وي مايوس گشت و بخششي که در عين نياز انجام داد سبب نجات فرزندش از مرگ حتميو بازگشت سالم و بي عيب او گشت. آري ببخشيد چراکه آنچه نزد خداست بهتر و ماندگارتراست.

بخشش مزد و نيکي هاي بزرگي به همراه دارد که چندي را در زير بيان ميکنم:

قال الله تعالى: لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّاتُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (سورة آلعمران: 92(

خداوند متعال مي فرمايد: (هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا ازآنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعا خدا بدان داناست.( سوره آلعمران:92

قال الله تعالى: يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ) سورة البقرة: 276)

و مي فرمايد: خدا از )بركت‏) ربا مى‏كاهد، و بر صدقاتمى‏افزايد.( بقره:276(

قال الله تعالى : خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةًتُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا (سورة التوبة: 103(

و مي فرمايد: ازاموال آنان صدقه‏اى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزه‏شان سازى.(سورهتوبه:103(

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: قال الله عز وجل: أنفق أنفقعليك» رواه أحمد والبخاري ومسلم].
رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اندخداي بلندمرتبه فرموده است: ببخش تا بر تو بخشيده شود. (احمد و بخاري و مسلمروايت نموده اند(

قال الله تعالى: إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّاهِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْوَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ)سورة البقرة: 271(

خداوند متعال مي فرمايد: اگر صدقه‏ها را آشكار كنيد،اين‏، كار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان داريد و به مستمندان بدهيد، اين براى شمابهتر است‏؛ و بخشى از گناهانتان را مى‏زدايد، و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاهاست‏.

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: صنائع المعروف تقي مصارع السوءوصدقة السر تطفئ غضب الرب وصلة الرحم تزيد في العمر(رواه ترمذي)

رسول خداصلى الله عليه وسلم فرموده اند: کارهاي نيک گرفتاري هاي بد را بازداشته و بخششپنهان خشم پروردگار را فرونشانده و پيوند خويشان عمر را مي افزايد. (روايتترمذي(

قال الله تعالى: قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْيَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَيُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (سورة سبأ: 39(

خداوند متعال ميفرمايد: بگو در حقيقت پروردگار من روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشادهيا براى او تنگ مى‏گرداند و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مى‏دهد و او بهترينروزى دهندگان است( سبأ: 39(

قال صلى الله عليه وسلم: ما منكم من أحدٍ إلاسيكلمه الله، ليس بينه وبينه ترجمان، فينظر أيمن منه فلا يرى إلا ما قدم، فينظرأشأم منه فلا يرى إلا ما قدم، فينظر بين يديه فلا يرى إلا النار تلقاء وجهه، فاتقواالنار ولو بشق تمرة (رواه مسلم(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند: (کسي از شما نيست مگر آنکه خداوند با وي سخن مي گويد، بين آندو واسطه اي نيست، مينگرد تا سعادتمندترين را بيابد و چيزي جز آنچه پيش فرستاده است نمي يابد، مي نگردتا تباه ترين را بداند و جز انچه پيش فرستاده را نمي بيند، آنگاه مقابل خويش را مينگرد و جز آتش روبرويش نمي بيند، پس بپرهيزيد از آتش حتي اگر با تکه خرمايي باشد) .روايت مسلم(

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: إن صدقة السر تطفىءغضب الرب تبارك وتعالى (رواه الترمذى(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرمودهاند: (بخشش پنهان خشم پروردگار را فرومي نشاند. ( )روايت منذري(

قالرسول الله صلى الله عليه وسلم: «والصدقة تطفىء الخطيئة كما تطفىء الماء النار (رواهالترمذي(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند: (و بخشش بزه را فرومينشاند هماگونه که آب آتش را.( <روايت ترمذي>

عن عقبة بن عامر رضي اللهعنه قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: كل امرىء في ظل صدقته، حتى يقضىبين الناس (رواه الترمذى ( قال يزيد "فكان أبو مرثد لا يخطئه يوم إلا تصدق فيه بشيءولو كعكة أو بصلة"، قد ذكر النبي صلى الله عليه وسلم أن من السبعة الذين يظلهم اللهفي ظله يوم لا ظل إلا ظله: «رجل تصدق بصدقة فأخفاها، حتى لا تعلم شماله ما تنفقيمينه (رواه البخاري(

عقبه فرزند عامر رضي الله عنه مي گويد از رسول خدا صلىالله عليه وسلم شنيدم که مي فرمود: {تا زماني که قضاوت ميان بندگان انجام گيرد،هرکس در سايه ي بخشش خويش قرار خواهدداشت.} روايت ترمذي.

 

{و يزيد بيان مي دارد که : ابومرثد هر روز که مرتکب اشتباهي مي شد، صدقه اي مي داد حتي اگر قطعه اي کاک(نوعينان از آرد و شير و شکر( يا پيازچه اي مي بود. پيامبر بزرگوار صلى الله عليه وسلماشاره داشته اند که: يکي از هفت گروهي که خداوند در روزي که سايه اي جز سايه ي اوسايه اي نيست سايه خويش ميدارد مردي است که صدقه اي مي بخشد و آن را پنهان مي داردچنانکه حتي دست چپ او از آنچه دست راستش مي بخشد آگاه نمي شود.} روايتبخاري.

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: ما من يوم يصبح العباد فيه إلاملكان ينزلان فيقول أحدهما: اللهم أعط منفقًا خلفاً، ويقول الآخر: اللهم أعط ممسكًاتلفًا (رواه البخاري(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند:{ هر روز صبحيکه بندگان آغاز مي کنند دو فرشته فرودآمده و يکي مي گويد: خدايا به بخشنده عوض آنرا عطا فرما، و ديگري مي گويد: خدايا بخيل را تباهي ببخشاي.} روايتبخاري.

قال النبي صلى الله عليه وسلم: «ما نقصت صدقة من مال (رواهمسلم(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند: {صدقه از دارايي نمي کاهد.{  روايت مسلم.

قال الله تعالى : وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلأنفُسِكُمْ (سورة البقرة 272(

خداوند متعال مي فرمايد: {و هر مالى كه انفاق كنيد، بهسود خود شماست.} بقره:272

سأل النبي صلى الله عليه وسلم عائشة رضي الله عنهاعن الشاة التي ذبحوها ما بقى منها: قالت: "ما بقى منها إلاّ كتفها". قال: «بقي كلهاغير كتفها (رواه الترمذي(، في إشارة أن ما عند الله هو الباق.

{
پيامبر صلىالله عليه وسلم از گوسفندي که ذبح کرده بودند از عايشه رضي الله عنها سؤال فرمودند. پاسخ داد که از آن بجز شانه اش چيزي نمانده. فرمود: تمام آن بجز شانه اش باقي ماندهاست.}روايت ترمذي. در اشاره به آيه ي{ آنچه نزد خداست همان ماندگاراست.{

قال الرحمن عز وجل: إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِوَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ )سورة الحديد: 18(

خداوند رحمن مي فرمايد: { در حقيقت مردان و زنانصدقه‏دهنده و [آنان كه] به خدا وامى نيكو داده‏اند ايشان را [پاداش] دو چندان گرددو اجرى نيكو خواهند داشت } حديد:18

قال الملك سبحانه : مَّن ذَا الَّذِييُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً وَاللّهُيَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (سورة البقرة: 245(

و بازخداوند سبحانه و تعالي مي فرمايد: { كيست آن كس كه به [بندگان] خدا وام نيكويى دهدتا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد و خداست كه [در معيشت بندگان] تنگى وگشايش پديد مى‏آورد و به سوى او بازگردانده مى‏شويد } بقره:245

قال رسولالله صلى الله عليه وسلم: من أنفق زوجين في سبيل الله، نودي في الجنة يا عبد الله،هذا خير: فمن كان من أهل الصلاة دُعي من باب الصلاة، ومن كان من أهل الجهاد دُعي منباب الجهاد، ومن كان من أهل الصدقة دُعي من باب الصدقة، ومن كان من أهل الصيام دُعيمن باب الريان». قال أبو بكر: "يا رسول الله، ما على من دُعي من تلك الأبواب منضرورة فهل يُدعى أحد من تلك الأبواب كلها"، قال: نعم وأرجو أن تكون منهم (فيالصحيحين(

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند: {هر که زوجي را در راهخدا انفاق دهد، در بهشت ندايش دهند اي بنده ي خدا اين سو بهتر است. و آنکه اهل نمازباشد از دروازه ي نماز و آنکه اهل جهاد بوده از دروازه ي جهاد و هرکه اهل بخشش بودهاز دروازه ي صدقه فراخوانده شود و هرکس اهل روزه داري است از دروازه يادگيري ريانفراخوانده شود. ابوبکر پرسيد اي رسول خدا، چه عملي براي فراخوانده شدن از آن دروازهها ضروري است و آيا کسي هست که از تمام آن دروازه ها فراخوانده شود؟{

ضربالنبي صلى الله عليه وسلم «مثل البخيل والمنفق ، كمثل رجلين ، عليهما جبتان من حديد، من ثديهما إلى تراقيهما ، فأما المنفق : فلا ينفق إلا سبغت ، أو وفرت على جلده ،حتى تخفي بنانه ، وتعفو أثره . وأما البخيل : فلا يريد أن ينفق شيئا إلا لزقت كلحلقة مكانها ، فهو يوسعها ولا تتسع » (رواه البخاري(، فالمتصدق كلما تصدق بصدقةانشرح لها قلبه، وانفسح بها صدره، فهو بمنزلة اتساع تلك الجبة عليه، فكلمَّا تصدَّقاتسع وانفسح وانشرح، وقوي فرحه، وعظم سروره، ولو لم يكن في الصَّدقة إلاّ هذهالفائدة وحدها لكان العبدُ حقيقيا بالاستكثار منها والمبادرة إليها.

}
رسولخدا صلى الله عليه وسلم مثال بخيل و بخشنده را همچون دو مرد زده اند که جامه هايياز آهن از سينه تا شانه هايشان پوشيده اند و مرد بخشنده: هر بار که مي بخشد جامه اشگشاده گشته و پوست بدنش را مي پوشاند تا جاييکه سر انگشتانش در آن پنهان شده و زيادهم مي ماند، ولي بخيل: مي کوشد چيزي نبخشد تا آنکه حلقه هاي زره برجاي خويش چسبيدهو هر چه تلاش مي کند گشاده اش سازد گشاد نمي گردد.} روايت بخاري. { انسان بخشندههربار که چيزي مي بخشد قلبش به آن فراخ مي گردد و سينه اش گشاده گردد همانگونه که جامهبر او گشاد مي شود. هرچه مي بخشد فراخ گشته و گشاده و جادارتر مي‌شود و شادي اشاستوار و سرورش بيشتر مي گردد و حتي اگر صدقه جز اين يک سود ديگري نداشت باز بندهمي بايست در افزودن بر آن و اقدام بدان مي کوشيد}.

قال تعالى: وَمَن يُوقَشُحَّ نَفسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ (سورة الحشر: 9)

خداوندمتعال مي فرمايد:{ و هر كس از خست نفس خود مصون ماند ايشانند كه رستگارانند} حشر:9

قال ذو الجلال والإكرام : إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ المُؤمِنِينَأَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِاللهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقتَلُونَ وَعداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّورَاةِوَالإِنجِيلِ وَالقُرءَانِ وَمَنْ أَوفَى بِعَهدِهِ مِنَ اللهِ فَاستَبشِرُواْبِبَيعِكُمُ الَّذِى بَايَعتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ (سورة التوبة:111)

خداوند جل شانه مي فرمايد: { در حقيقت‏خدا از مؤمنان جان و مالشان رابه [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى‏جنگندو مى‏كشند و كشته مى‏شوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهدهاوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏اى كه با اوكرده‏ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است} توبه:111

كان النَّبيصلى الله عليه وسلم يوصي التَّجار بقوله: «يا معشر التجار، إنَّ هذا البيع يحضرهاللغو والحلف فشوبوه بالصدقة (رواه أبو داود(

باري پيامبر النَّبي صلى اللهعليه وسلم بازرگانان را چنين ارشاد مي فرمود: {اي گروه بازرگانان، بدون ترديد اينکار فروشندگي با گرانفروشي و سوگند همراه است پس آنرا با صدقه درهم آميزيد}

يقول جل وعلا: إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِنتُخْفُوهَا وَتؤْتُوهَا الفُقَرَاءِ فَهُوَ خَيرٌ لَّكُمْ (سورةالبقرة271)

خداوند جل جلاله مي فرمايد: { گر صدقه‏ها را آشكار كنيد، اين‏،كار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان داريد و به مستمندان بدهيد، اين براى شما بهتراست‏. } بقره:271

قال صلى الله عليه وسلم: «إذا أنفق المسلم نفقة على أهله،وهو يحتسبها، كانت له صدقة» [في الصحيحين، وقوله صلى الله عليه وسلم: «أربعةدنانير: دينار أعطيته مسكينا، ودينار أعطيته في رقبةٍ، ودينار أنفقته في سبيل الله،ودينار أنفقته على أهلك، أفضلها الدينار الذي أنفقته على أهلك» (رواهالألباني)

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند: {هربار که فرد مسلمانيبراي خانواده اش خرج مي کند، و اميد ثواب از آن دارد، براي او صدقه خواهد بود.} درصحيحين است و اين گفته ي ايشان صلى الله عليه وسلم که : {چهار نوع دينار هست،ديناري که به يک مستمند مي دهي، ديناري که در آزادي برده اي مي دهي، ديناري که درراه خدا خرج مي کني و ديناري که براي خانواده ات صرف مي نمايي، بهترين دينار همانياست که براي خانواده ات خرج مي نمايي.} روايت الباني.

الصدقةُ في حال الصحةوالقوة أفضل من الوصية بعد الموت أو حال المرض والاحتضار كما قال رجل للنبي صلىالله عليه وسلم : "يا رسول الله، أي الصدقة أفضل؟"، قال: «أن تصدق وأنت صحيح حريص،تأمل الغنى، وتخشى الفقر، ولا تمهل، حتى إذا بلغت الحلقوم، قلت: لفلان كذا، ولفلانكذا، وقد كان لفلان (رواه البخاري وبلفظ آخر لمسلم)

صدقه در حالت سلامتي وتندرستي بهتر است از وصيت بدان پس از مرگ يا در حال بيماري و جان دادن چنانچه مردياز رسول خدا صلى الله عليه وسلم سؤال کرد:{ اي رسول خدا، چه بخششي نيکوترين است؟فرمود: آنکه ببخشي درحاليکه سالم و مشتاق آني، آرزوي توانگري داشته و از تهي دستيهراس داري، و به تعويق نمي اندازي تا آنکه جانت به حلقوم رسيده (در حين جان دادنباشي( و بگويي: براي فلان کس آن مقدار، براي فلاني آن قدر و فلاني آن ميزان داشتهاست. (روايت بخاري و به گونه اي ديگر توسط مسلم روايت شده است).

قال صلىالله عليه وسلم : الصدقة على المسكين صدقة وعلى ذوي الرحم ثنتان صدقة وصلة (رواهالترمذى)

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند:{بخشش به مستمند يک صدقهاست و به خويشاوند دوتا يکي صدقه و ديگري به جاي آوردن پيوند(صله). (روايتترمذى)

أوصى النبي صلى الله عليه وسلم أبا ذر بقوله : إذا طبخت مرقة، فأكثرماءها، وتعاهد جيرانك» (رواه مسلم)

پيامبر صلى الله عليه وسلم اينگونه ابوذررا سفارش مي نمود: {هرگاه آبگوشت پختيد، آبش را بيافزاييد و همسايه ات را نيز عهدهدار شو.} روايت مسلم.

قال صلى الله عليه وسلم : أفضل الدنانير: دينار ينفقهالرجل على عياله، و دينار ينفقه الرجل على دابته في سبيل الله، و دينار ينفقه الرجلعلى أصحابه في سبيل الله عز و جل (رواه الألباني)

رسول خدا صلى الله عليهوسلم فرمودند: {بهترين دينارها: ديناري است که مرد براي خانواده اش صرف مي کند، وديناري که فرد براي مرکب خويش در راه خدا خرج کرده و ديناريست که مرد خرج يارانخويش در راه خداي عزوجل مي نمايد.} روايت الباني.

قال سبحانه : انفِرُواْخِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْبِأَموَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللهِذَلِكُمْ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (سورة التوبة: 41)

خداوندسبحان مي فرمايد: {سبكبار و گرانبار بسيج‏شويد و با مال و جانتان در راه خدا جهادكنيد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است} توبه:41

قال صلى الله عليه وسلم : إذا مات الإنسان انقطع عمله إلاّ من ثلاث: صدقة جارية، أو علم ينتفع به، أو ولدصالح يدعو له (رواه ابن تيمية)

رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرمودند: {وقتيانسان مي ميرد کارهايش همگي جز سه مورد پايان مي گيرد: صدقه ي جاري، يا دانشي که ازآن سود برگيرند، يا فرزند درستکاري که او را دعا نمايد.} روايت ابنتيميه.

قال جل في علاه : وَمَا لَكُمْ أَلاَّ تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِوَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَمِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَأَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُبِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (10( مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًافَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيم (سورة الحديد: 11،10)

خداوند عظيمالشان مي فرمايد: { و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمى‏كنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد كسانى از شما كه پيش از فتح [مكه] انفاق وجهاد كرده‏اند [با ديگران] يكسان نيستند آنان از [حيث] درجه بزرگتر از كسانى‏اند كهبعدا به انفاق و جهاد پرداخته‏اند و خداوند به هر كدام وعده نيكو داده است و خدا بهآنچه مى‏كنيد آگاه است(10) كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه‏اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد.} (حديد : 10 و 11)

عن أبيهريرة رضي الله عنه قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: «إن مما يلحق المؤمن منعمله وحسناته بعد موته علما علمه ونشره، أو ولدا صالحا تركه، أو مصحفا ورثه، أومسجدا بناه، أو بيتا لابن السبيل بناه، أو نهرا أجراه، أو صدقة أخرجها من ماله فيصحته وحياته تلحقه بعد موته "رواه الترمذى : الترغيب والترهيب"

ابوهريره رضيالله عنه نقل مي کند که رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرمودند: {بدانيد از آن عمل هاو نيکي هايي که پس از مرگ به مومن مي پيوندد يکي دانشي است که فراگرفته و آنرابديگران آموخته است، يا فرزند نيکوکاري که برجاي گذاشته، يا کتابي که به ارث نهد،مسجدي بنا کرده باشد، خانه اي براي در راه مانده اي برپانموده باشد، رودي که روانداشته باشد، و يا صدقه اي که از دارايي خويش در حاليکه زنده و سالم است خرج نمودهباشد، پس از مرگ به او مي پيوندند.} روايت منذري:الترغيب و الترهيب.

صدقهاشکال و انواع مختلفي دارد که تعدادي را بيان مي نماييم:

ساختمسجد

نوشانيدن آب

سرپرستي يتيم

سير نمودنمستمندان

کندن چاه

فراهم نمودن ساز وبرگ مجاهدان

بعهده گرفتنمخارج طالب علم

برپانمودن مراکز اسلامي

چاپ کتاب ها

فراهم

تاسيس مراکز بهداشتي

صرف دارايي به منظور دعوت در راهخداوند

فرستادن مسلمان نيازمند به حج عمره و تمتع

برعهده گرفتن خرجمعالجه ي يک مسلمان

تاسيس مراکز حفظ و آموزش قرآن

پوشاند لباس بهمستمند

زراعت زمين مستمندان

بناي خانه

شرکت در سامان دادن بهازدواج دختر وپسران مستمند

پرداخت بدهي مستمند

دادن مهلت و يا گذشتناز بدهي تنگدست

لبخند به روي برادر مسلمان

سيرنمودن شکم پرنده ياجاندار ديگر

صرف دارايي براي خانواده و همسر و فرزندان

و اين ها تنهاقطره اي از درياست و هرگز سعي نکن آنچه پيش مي فرستي را دست کم بگيري. چنانکه درحديث بيان شد حتي به اندازه ي تکه اي خرما باشد. چه بسا يک درهم از هزار درهم پيشيبگيرد که خداوند سبحان براي هرکه خواهد دوچندان مي افزايد و آنچه نزد اوست بهتر وماندگارتر است. برادر بزرگوار صندوقي را در خانه ات فراهم ساز و نامش را صندوقصدقات و خيرات بگذار و زن و فرزندانت را بياموز تا اين ويژگي ستودني در جهت خشنوديخداوند سبحان پرورش يابد. وقتي صندوق پر شد آنان را از نحوه ي صرف آن آگاه نموده ودر تصميم گيري در اينمورد آنان را شرکت ده.

سخن را با داستاني شروع نموده وبا بيان داستاني برايتان به پايان مي برم:

از فضيل فرزند عياض اينگونه نقلشده است: مردي برايم تعريف کرد که مردي با مقداري ريسمان بيرون رفته و آن را بهدرهمي فروخت تا آرد خريداري نمايد. از کنار دو مرد گذشت که هرکدام سر ديگري راگرفته بود.

گفت: قضيه چيست؟

گفتند: به خاطر يک درهم با هم دعواميکنند. آن يک درهم را به آنان بخشيد. پولي بجز آن نداشت. پيش همسرش رفته و ماجرارا برايش تعريف کرد. همسرش تعدادي از لوازم منزل را جمع کرده و بدستش داد تا ببردبفروشد. کسي از او نخريد. به مردي برخورد که ماهي گنديده‌اي به همراهداشت.

به گفت: تو هم مانند من جنسي داري که فروش نرفته است، مي خواهي آن رابه اين بفروشي؟ آنگاه جنسش را فروخته و با ماهي گنديده به منزل بازگشت. به همسرشگفت: برخيز و فکري براي اين ماهي بکن. از گرسنگي مرديم.

همسرش برخاست تاچيزي بپزد. شکم ماهي را شکافت و ناگهان مرواريدي از شکم ماهي پيدا شد. زن گفت: سرورماز شکم ماهي چيزي سفيد و کوچکتر از تخم مرغ بيرون آمده است و به تخم کبوتر شباهتدارد.

مرد گرفت: ببينم. آن چبز را نگريست ولي چنان چيزي در مدت عمرش نديدهبود و عقل از سرش پريد و حيران شد. به همسرش گفت: بگمانم اين مرواريداست.

پرسيد: قيمت مرواريد را مي داني؟

مرد پاسخ داد: خير، ولي کسي رامي شناسم که مي داند.

سپس آن را برداشته و به نزد مرواريد شناسان برد. نزددوست جواهرفروشش رفته و سلام کرد. مرد جواب سلامش را داد. پهلوي او نشسته و شروع بهصحبت نمود، مرواريد را بيرون آورد و پرسيد: ببين قيمت اين چند است؟

مدتزيادي به آن خيره شد و آنگاه پاسخ داد: در مقابل آن به تو چهل هزار درهم مي دهمدرصورتيکه بخواهي مالت را سريع بفروشي و الا اگر خواهان قيمت بالاتري هستي آن راپيش فلان شخص ببر که او پول بيشتر بابت آن مي پردازد.

مرواريد را نزد آن شخصبرد. او آنرا نگريسته و به تحسين آن پرداخت. گفت: به شما هشتاد هزار در قبال آن ميدهم. اگر بيشتر مي خواهي قيمت بيشتري دريافت نمايي آن را پيش فلان شخص ببر که اوقيمت بيشتر مي پردازد.

آن را پيش آن مرد برد و او گفت: در مقابل يکصد و بيستهزار درهم مي پردازم. و فکر نمي کنم کسي بهاي بيشتري بابت آن بپردازد.

پاسخداد: آري. آن مرد مرواريد را وزن کرد. آن مرد در آن روز دوازده کيسه با خود داشت کهدر هر کدام ده هزار درهم بود. آن ها را به منزل برد تا در جايي بگذارد، مستمندي راديد که جلو درب منزل به گدايي ايستاده است.

گفت: اين همان داستاني است که منداشتم... بيا تو. و مرد فقير وارد شد.

گفت: نصف اين پول را بگير. مرد فقيرشش کيسه را برداشته و باخود برد و دور شد. هنوز راهي نرفته بود که برگشت و کفت: مننه مستمند هستم و نه نيازمندم. بلکه من را پروردگار بلند مرتبه‌ات به سويت فرستادهکه در برابر هر درهم ترا بيست قيراط داده است و اين پول که گرفتي يک قيراط است ونود قيراط ديگر را برايت ذخيره نموده است.

از خداوند مي خواهم که مرا و شمارا از صدقه و زکات دهندگان و رحمت پيشگان قرارداده و اعمال مان را قبولفرمايد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 73
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 94
  • بازدید ماه : 257
  • بازدید سال : 1,078
  • بازدید کلی : 10,467
  • تبلیغات

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت