loading...
تحدی | ویژه اهلسنت
محمد امین ریگی بازدید : 39 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

به مساله دشواری روبه شده ایم که سردرگم هستیم ونمی توانیم درست تصمیم بگیریم
می خواستم چگونگی استخاره را برایم شرح دهید در واقع دعای ان را دارم و می دانمکه باید بعد از دو رکعت نماز خوانده شود ولی نمی دانم که درچه حال جواب یا راهحل به ما فهمانده می شود. و می خواستم بدانم که استخاره با قران درست است واگر درست است ان را هم برایم شرح دهید .

 

هر کس قصد انجام کاری مهمی نمود، مستحب است در مورد آن از خداوند متعال طلب خیر (استخاره) کند همانطور که در حدیث صحيح از جابر ابن عبدالله روایت شده است كه گفت: "پیامبر صلى الله عليه و سلم استخاره در تمام کارها را مانند سوره‌ای از قرآن به ما یاد می‌داد و می‌فرمود: "هرگاه کسی از شما خواست کار مهمی را انجام دهد دو رکعت نماز غیر فرض بخواند؛ سپس بگوید : (اللهم إنی أستخیرک بعلمک و أستقدرک بقدرتک، وأسألک من فضلک العظیم. فإنک تقدر و لا أقدر، و تعلم و لا أعلم و أنت علام الغیوب، اللهم إن کنت تعلم أن هذا الأمر خیر لی فی دینی و معاشی و عاقبة أمری – أو قال فی عاجل أمری و آجله – فاقدره لی و یسره لی ثم بارک لی فیه، وإن کنت تعلم أن هذا الأمر شر لی فی دینی ومعاشی وعاقبة أمری – أو قال : فی عاجل أمری و آجله – فاصرفه عنی و اصرفنی عنه، و اقدر لی الخیر حیث کان ثم رَضِّنی به" و یسمی حاجته) (روايت بخارى 6382/183/11)

 

يعنى: "خداوندا! به سبب علمت از تو طلب خیر می‌کنم و به سبب قدرتت از تو طلب قدرت می‌کنم و از فضل عظیم تو می‌خواهم، چون تو توانایی و من ناتوانم، وتو می‌دانی و من نمی‌دانم، و تو بسیار دانای غیبی، خداوندا اگر می‌دانی که این کار ... برای دین، دنیا و عاقبت کارم – یا فرمود برای حال یا آینده‌ام – خیراست آنرا برای من مقدر و آسان گردان و سپس در آن بركت بيانداز، و اگر می‌دانی که این کار ... به مصلحت دین، دنیا و عاقبت کارم – یا فرمود برای حال یا آینده‌ام – نیست، آنرا از من دور کن و مرا از آن منصرف نما و خیر را هر جا که هست برایم مقدر فرما و مرا از آن خشنود نما"، سپس حاجتش را (در بين نقطه چين ذكر شده) بیان کند.

محمد امین ریگی بازدید : 37 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 28 : آیا تعویذ برای معالجه بیماریهای عضوی و جسمی هممورد استفاده قرار میگیرد؟ حکم پزشکان و فرهنگیانی که تعویذ شرعی را مسخره میکنندچیست؟ و نظر شما دربارة کسی که میگوید : قرآن درمانی ارتباطی با این بیماریها نداردو این کار خرافات است، چیست؟
ج : تعویذ یک راه شرعی برای مداوا بوده که خداوندشفاء را در آن قرار داده است، بیماریهای عضوی و جسمی با آن مداوا میشود و اقرار بهاین مسأله مقتضی ایمان به خدا و تسلیم شدن در برابر کلام او و احادیث پیغمبرش(ص)میباشد همچنانکه یک نفر، شخص دیگری را که عقرب نیش زده بود با خواندن سورة فاتحهتعویذ و شفا داد و پیغمبر(ص) این امر را تأیید فرمود.
و مسلمان - پزشک و غیرپزشک- باید شفای شرعی تعویذ را باور کند مخصوصاً شفا با قرآن را :
هُدیً وَشِفَاءٌ
]
قرآن در بر گیرنده] هدایت و شفاست.
و: شِفَاءٌ وَ رَحْمَهٌلِلْمُؤْمِنینَ
]
قرآن در بر گیرنده] شفا و رحمت است برای مؤمنان.
در احادیثنیز به شفابخشی قرآن اشاره شده است : جبرئیل پیغمبر(ص) را قرآندرمانی کرده و گفت : «به نام خدا تو را سالم گردانده و از هر دردی شفا میدهد ...». و پیغمبر(ص) در جایدیگر فرموده : «[قرآن] هر دردی را شفا میدهد».
این احادیث علاوه بر اثباتشفابخشی قرآن، به خاطر عمومیتی که دارند شفابخشی قرآن برای همه بیماریها را ثابتمیکنند حتی بیماریهای جسمی و عضوی.
و با مطالعه سنّت پیغمبر(ص) درمییابیم کهپیغمبر بیماریهای جسمی را نیز از طریق قرآن درمانی مداوا نموده است.
کسانی کهمداوای امراض جسمی با قرآن را خرافات میپندارند از نادانی و جهلشان نسبت به دینسرچشمه میگیرد، بسیاری از افراد اسباب شرعی را با علوم تجربی مقایسه میکنند و ایناساساً از درک نادرست از دینداری نشأت میگیرد. و اگر نه چنانچه باور میداشتند کهخداوند همه علوم و از جمله طبابت را به انسان آموخته و همو اسباب شرعی (غیر ازدواهای پزشکی و مادی محسوس) را نیز قرار داده است در این صورت مشروعیت قرآن درمانی وتأثیر ثابت شده آن را انکار نمیکردند. البته لازم به یادآوری است که اسباب غیرمشروعمثل سحر، شعبدهبازی و نیرنگ زدن حرام بوده و جایگاهی در معالجه ندارند.

محمد امین ریگی بازدید : 23 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 29 : منظور ابن حجر(رح) از گفته زیر چیست : «چشم زدن گاهی با شگفت زدن و بدون حسادتایجاد میشود و گاهی عامل چشم خوردن یک دوست و یا یک مرد صالح است ...»؟ آیا شخصچشم‌زننده‌ الزاماً حسود هم هست؟ و آیا همنشین و دوست و آدم صالح به هنگام شوخی و یاتوصیف به نیت مدح هم باعث چشم خوردن میشوند؟
ج : اصل در چشم خوردن حسود بودنچشم‌زننده‌ است و گاهی هم در اثر غبطه شخص و بدون حسد ظاهری ایجاد میشود بطوری کهگاهی یک دوست و یا یکی از نزدیکان غیرحسود باعث چشم خوردن هستند. بنابراین دوست،خویشاوند و نیکوکار نیز از طریق توصیف یا شوخی و یا مدح، عامدانه و یا بدون تعمدباعث چشم خوردن میشوند.


س 30 : در حدیث أمامه بن سهل، پیغمبر(ص) میفرماید : «منتتهمون؟»، معنی اتهام در این حدیث چیست؟ و مشروعیت آن تا کجاست؟و آیا برای گرفتناثر از چشم‌زننده‌ - حسود یا شگفتزده - باید خودش هم مطلع شود و یا بهتر است این کاربرای پرهیز از ایجاد دشمنی بدون آگاهی او انجام گیرد؟
ج : معنی اتهام واضح بودهو عبارت است از اینکه : چشم خورده به گذشتهاش فکر کند و مواضعی را که احتمال میدهددر آن چشم خورده باشد به یاد بیاورد، در این حالت اشخاصی به ذهن او خطور میکنند کهصحبتهایشان مقتضی وجود حسادت، غبطه و یا توصیف او باشد و از این طریق شخص چشم‌زننده‌را - به طور ظنی و تقریبی - شناسایی کند تا شاید مقدمهای برای شفای درد او باشد. قصه عامربن ربیعه و سهل بن حنیف بیانگر این مطلب است.
اما اینکه چشم‌زننده‌ ازگرفتن اثر از او مطلع گردد مسألهای نسبی است و باید به عواقب امر توجه داشت : چنانچه اطلاع چشم‌زننده‌ باعث عصبانیت و کینهجویی او شود باید از این کار پرهیز کردولی در صورتی که چشم‌زننده‌ شخص عاقلی باشد و اطلاع او باعث مفسده نشود، شایسته استاو را مطلع گردانده و در تهیه اثر از او کمک بخواهیم، ولی هر دو صورت - ان شاء الله- نافع و سودمند خواهد بود.

 

 

 

محمد امین ریگی بازدید : 50 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 27 : آیا تعویذ [و شیوه آن] مثل سایر عبادات توقیفی است و یاتابع اجتهاد و تجربه، همچنانکه مفهوم حدیث پیغمبر(ص) نیز مؤید این مطلب است کهفرمودند : «تعویذهایتان را بر من عرضه کنید، تعویذ در صورتی که به شرک نیانجامدایرادی ندارد» و ضابط تجربه در این مورد چیست؟
ج : تعویذ شرعی تابع اجتهاد وتجربه است در صورتی که شروط آن مراعات گردد از جمله :
تعویذ با کلام خدا،حدیث پیغمبر(ص) و دعاهای صحیحی که شائبه شرک و بدعت ندارند و با الفاظ روشن و مفهومانجام گیرد.
تعویذ از لغز، طلسم و دعاهای نامفهوم و حرکات رمزی خالیباشد.
تعویذخوان و بیمار هر دو باید شفابخشی قرآن را باور داشته و این اسبابدوایی پزشکی را در پرتو تقدیرات الهی سودمند بدانند.
 
خلوص نیت و توجه به خدادر هنگام قرائت و دعا.

 

محمد امین ریگی بازدید : 335 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 25 : آیا میتوان یک جن صالح را به کار گرفت؟
ج : بعضی از علماءاز جمله شیخ الاسلام ابن تیمیه اجازه این کار را داده‌اند و به نظر بنده گرچه این کارجایز است ولی به لحاظ عملی کاری مشکل است و این سختی عللی دارد از جمله : اختلاف وتفاوت مخلوقات، احتمال جهل آدمی و احتمال فریبکاری از ناحیه آن جن، مثلاً ممکن استاز طریق نیرنگ خود را صالح جلوه دهند و فرد مسلمان را به طاعات مشخصی مثل ذکر خدامشغول و از اموری مهمتر باز دارند و یا به دنبال باز ماندن از این امور مهمتر او رامعاقبه کنند تا به جای ترس از خدا باعث ایجاد ترس از آنها شود. و مکرهای گوناگوندیگر، به علاوه که این کار خدشه‌ای در عقیده و توکل بر خدا و استعانت از اوست چرا کهکتاب خدا و سنّت رسول اکرم(ص) ما را از این کارها بی‌نیاز میکند.
در نشست سه‌شنبهمجله «الریاض» که مؤلف به همراه گروهی دیگر از تعویذنویسان در آن شرکت داشتم،سؤالاتی از استاد دکتر ناصربن عبدالکریم عقل - رئیس سابق گروه عقاید و مذاهب معاصردانشگاه اسلامی امام محمدبن سعود - پرسیده شد که در ادامه همان سؤالات به همراهجوابهای دکتر عقل نقل میشود :
س 26 : آیا تعویض منافی توکل نیست؟
ج : خیر. تعویذ به هیچ وجه منافاتی با توکل ندارد زیرا تعویذ نیز از اسباب مشروع بوده کهپیغمبر(ص) هم آنرا انجام داده و هم انجام آن را تأیید و هم به انجام آن امر فرمودهاست، عمومیت حدیثی را که میفرماید : «بله، ای بندگان خدا از مداوا استفاده کنید ...» مؤید همین مطلب است. پیغمبر(ص) در حدیثی دیگر به اسماء بنت عمیس فرمودند کهتعویذ کند : «چرا برادرزاده‌هایم را نحیف و ضعیف میبینم؟ آیا به خاطر نیازمندی است؟اسماء جواب داد : نه، بلکه چشم خورده‌اند، پیغمبر(ص) فرمود : برای آنها تعویذبخوان».
هرگاه پیغمبر(ص) بیمار میشد، بنا بر نقل صحیح مسلم، جبرئیل بر او تعویذمیخواند.
از پیغمبر(ص) سؤال شد که آیا تعویذ قضا و قدر الهی را بر میگرداند. آنحضرت جواب داد : تعویذ، خود، قضا و قدر الهی است و از دیدگاه پیغمبر(ص) هر تعویذیکه به شرک نیانجامد و شروط شرعی تعویذ را دارا باشد، جایز است همچنانکه در حدیثیفرمودند : «تعویذهایتان را بر من عرضه کنید، تعویذ در صورتی که به شرک نیانجامدایرادی ندارد».

محمد امین ریگی بازدید : 29 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 23 : بعضی از روانپزشکان اصرار زیادی میورزند بر اینکه قرآن درمانیهمان هیپنوتیزم بوده و هیچ تفاوتی باهم ندارند و حدیث «چشم زدن حقیقت دارد و شیطانو حسادت باعث ایجاد آن میشوند» را تضعیف میکنند. نظر شما در این باره چیست؟
ج : بله. بسیاری از روانپزشکان بر این رأی هستند و بلکه قرآن درمانی را یکی از شیوههایروان درمانی قدیمی و یا تلقین مینامند، اینان اگر به دنبال حقیقت باشند، آن رامییابند، و ما برای نیل به ثواب الهی با اینها مجادله و مناقشه نمیکنیم.
در موردحدیث مورد بحث هم که تضعیف میکنند، ما سند آن را در فصل دوم همین کتاب بازگونمودیم، ولی باز به فرض ضعیف بودن آن حدیث، یک شاهد حدیثی دیگر در صحیح مسلم وجوددارد که آن را تقویت میکند و آن حدیث جابر است که گوید : از رسول خدا(ص) شنیدم کهمیفرمود: «شیطان در همه امور انسان حاضر میشود». آیا چنین شیطانی به هنگام چشم زدنحاضر نمیشود؟
خداوندا! حق را به ما بنمایان و توفیق پیروی از آن را به ما عطابفرما و باطل را به ما بنمایان و توفیق اجتناب از آن را نصیب ما بگردان.

 


س 24 : به چه دلیلی چشم‌خورده باید اثر گرفته شده از چشم‌زننده‌ را بنوشد؟
ج : در انتهایهمان حدیث مشهور چشم زدن آمده که : «گمان میکنم که پیغمبر دستور داد از آن بنوشد وسهل نوشید.»

محمد امین ریگی بازدید : 43 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 22 : در حدیث مداوای عثمان بن أبی عاص نقل شده کهپیغمبر(ص) به سینه او زد و گفت : «خارج شو ای دشمن خدا!» و این دلالت بر اعمالخشونت در اثنای تعویذ دارد، ولی شما با نیت شفای بدن و هدایت جنِ نفوذیافته تعویذمیکنید، چگونه این دو امر با هم قابل جمع و تلفیق هستند؟
ج : آغاز همین حدیثجواب این سؤال را بیان میکند، زیرا عثمان بن ابی عاص به رسول اکرم(ص) گفته بود : درنمازهایم چیزی بر من عارض میشود [و حالتی به من دست میدهد] که نمیدانم چه میخوانم،و پیغمبر(ص) فرمودند : این شیطان است [که عارض میشود]. در این حالت خاص است کهسختگیری مینمائیم چون این جن مسلط یک شیطان کافر است زیرا از نماز رویگردان میباشد،با این وجود پیمبر(ص) به اخراج او مبادرت ورزید و نه کشتن وی. و این تنها یکی ازراههای مداوا بوده و دلیلی ندارد که قاعده‌ای کلی تلقی شود بلکه تدرج در هر کاریلازم است.

محمد امین ریگی بازدید : 44 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 17 : ضابط مشروعیت تعویذ و قرآن درمانی کدام است؟ و آیاتعویذ مبنای علمی هم دارد یا یک مسأله تعبدی صرف است؟
ج : برای پی بردن بهمشروعیت تعویذِ افرادِ تعویذکننده دو راه وجود دارد : اول : عرضه آن بر علماء وتأیید علماء و دوم بریء بودن آن از شائبة شرک همچنانکه پیغمبر(ص) فرمودند : «تعویذتان را بر من عرضه کنید، تا زمانی که شائبه شرک در آن نباشد، بیاشکالاست».
تعویذ یک علم قائم به ذات است و بلکه برای مداوا اصل و مبنا است که موردسهلانگاری واقع شده است، حتی ابن تیمیه آن را از پایههای جهاد و آن را جهاد انبیاءو صالحان با شیطان قلمداد میکند. بنابراین قرآن درمانی هم علم است و هم عبادت، و درحالی که غرب به سرعت مشغول ایجاد کلینیکهای روان درمانی بوده و در داخل بیمارستانهانیز بخشی با این اسم ایجاد میکند، ما، امت اسلامی، که برای این کار شایستهتریم آنراانجام نمیدهیم، مخصوصاً که ما صاحب یک رسالت آسمانی هستیم. بنابراین قرآن درمانی وتعویذ، تنها برای تبرک نیست، بلکه علمی است با ضوابط مشخص و نباید بدون آگاهی از آنو شناخت راه و روش آن به انجام آن بپردازیم.

محمد امین ریگی بازدید : 31 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 18 : آیا گرفتن اثری کم ازچشم‌زننده‌ کافی است یا حتماً باید او را شسته و از آن استفاده کنیم؟
ج : بر اساستجربه اثر کم و محدود برای مداوا کافی است، چرا که مقصود انتقال رایحه چشم‌زننده‌ بهچشمخورده است ولی اگر شست و شو ممکن باشد بهتر است. در هر صورت مراد انتقال رایحهاست ولی حتی اگر برای از بین بردن میکروب و آلودگی جوشانده هم شود، اشکالی نخواهدداشت.


س 19 : چگونه میتوان از چشم خوردن در امان بود؟
ج : این کار از دو طریقامکانپذیر است، اول : میتوان با ذکر مداوم خدا و خواندن اورد صبحگاهی و شامگاهی حفظو صیانت خود را فراهم کرد. دوم : از طریق پوشاندن محاسنی که ممکن است چشم بخورندهمچنانکه بغوی نقل کرده که حضرت عثمان(رض) با دیدن پسربچه بانمکی فرمود : خال سیاهیبه زنخ [گودی چانه] او بزنید تا چشم نخورد.


س 20 : بعضی از تعویذنویسان برایمداوای بیمار وقت مشخصی مثل غروب آفتاب را تعیین میکنند، نظر شما در این بارهچیست؟
ج : تعویذ برای مداوای بیمار است هر زمان که نیاز داشته باشد بدون اینکهبه زمان معینی اختصاص یابد و کسی که این کار را میکند باید دلیل بیاورد.


س 21 : بعضی از تعویذنویسان در اثنای مداوای بیمار خسته میشوند که شروع خستگی خمیازه کشیدناست، آنها به بیمار میگویند : شما چشم خورده‌ای چون ما [دچار خستگی شده و] خمیازهمی‌کشیم، این مطلب چه اندازه صحت دارد؟
ج : این مطلب میرساند که تعویذنویس خودشچشم خورده و نمیداند.

 


محمد امین ریگی بازدید : 36 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 16 : چرا بعضی از تعویذنویسان برای مداوای بیماری از شیوة خفه کردن [جن] استفاده میکنند؟و نظر شما در مورد پزشکی که تأثیر تعویذ در مداوای بیماریهای عضوی و جسمی مثلشکستگیها را انکار میکند و میگوید : تعویذ به چه کار شکستگی میآید و شکستگی باید گچگرفته شوند، چیست؟
ج : قرآن کریم به هر نیتی خوانده شود برای آن کار مفید و مؤثراست و این یک قاعده‌ی اصیل دینی است که باید به آن باور داشته باشیم قرآن به سه شیوهدر معالجة بیماریها و تعویذ مورداستفاده قرار میگیرد :
1
-شفای بیماری هایعضوی و ... .
2-هدایت انسانها و جنیان [که در بدن بیمار نفوذ میکنند]،خداوند می‌فرماید :
قُلْ هُوَ لِلَذّینَ آمَنُوا هُدًی و شِفَاءٌ
بگو : قرآن برای مؤمنان مایه راهنمایی و بهبودی است.
3-احراق جنّ در داخل جسدبیمار.
متأسفانه اکثر تعویذکنندگان از دو شیوه‌ی اول غفلت میورزند و به شیوه‌ی سوممداوا میکنند که مشقت و اذیت بیمار و تعویذکننده را در پی دارد و در نتیجه دوره‌یمعالجه به طول میانجامد و گاهی به چند سال میرسد در حالی که اگر به نیت هدایت آنجنی تعویذ کنند در کمتر از سه روز شفا حاصل میشود و ما این شیوه را آزموده‌ایم و بهفایده آن پی برده‌ایم. و حتی آب و روغن زیتونی که قرآن به نیت هدایت و شفا بر آنخوانده شود بسیار سودمند خواهد بود.
در جواب سؤال دوم که آیا تعویذ فایده‌ای بهعضو شکسته میرساند یا نه، میگوئیم: آری حتماً سودمند خواهد بود و بلکه به اذن خداشفا را تسریع می‌بخشد همچنانکه مشاهده شده است مثلاً اگر قرار بوده گچ به مدت دو ماهبر روی دست باقی بماند، مشاهده شده که در کمتر از یک ماه شفا حاصل شده است و اینمطلب در گزارشات پزشکی درج شده است. و قبل از هر چیزی حدیث پیغمبر(ص) در داستانمارگزیده و شفای آن از طریق تعویذ گویای این مطلب است در حالی که نیش زدن مار یکبیماری جسمی است و شکر خدا بین ما و پزشکان مشهوری که موافق تعویذ هستند همکاریزیادی وجود دارد.

محمد امین ریگی بازدید : 26 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 13 : آیا از طریق دشمنی با چشم‌زننده‌ میتواناز شر او ایمن بود؟
ج : خیر. و این کار درست نیست و تنها راه دفع چشم خوردن،خواندن دعاهای حفظ و صیانت است.

 


س 14 : آیا معالجه پزشکی به تنهایی کافینیست؟
ج : خیر و بلکه اصل در مداوای بیمار قرآن درمانی است و معالجات پزشکیاسبابی هستند که بعد از تعویذ قرار میگیرند. بهتر است بیجهت اموال و دارایی فراوانیرا صرف معالجه بیماریهای خیالی و آزمایشات آن بیماریها نکنیم که این کار وقت،دارایی و تلاش و کوشش ما را بیهوده هدر داده، بودجه دولتی عظیمی میطلبد و به جایاین کار میتوان با قرار دادن یک قانون رسمی مداوای از طریق تعویذ و قرآن درمانی راجایگزین آن سازیم و برای این کار تعویذکنندگان شایسته را برگزینیم. و بعد از این ودر درجة بعدی به سراغ دواهای پزشکی برویم تا به حدیث پیغمبر(ص) عمل کرده باشیم کهفرمودند : «از شفای قرآن و عسل بهره بجویید».

محمد امین ریگی بازدید : 25 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 15 : علت شیوع چشم زدن در دورانمعاصر و افزایش نفوذ و تسلط شیطان چیست؟
ج : بدون شک تسلط و نفوذ شیاطین جن وانس در این روزگار جلب توجه میکند که علتهای زیادی دارد از جمله : فشار زندگی و رشدآزمندی فراگیر، از بین رفتن تقیّدات دینی و کم شدن رواج اوراد و اذکار و طبیعی استکه شیطان در چنین شرایطی فرصت مناسبی مییابد تا دلهای غافل را به چنگ آورد.
درمورد شیوع چشم زدن در این روزگار : پیغمبر(ص) فرمودند : بیشترین تعداد امت من بعداز قضا و قدر الهی در اثر چشم خوردن میمیرند. و در جایی دیگر به صورت هشدار بهصحابه(رض) فرمودند : از شما به خاطر فقر نمیترسم، بلکه از شما به خاطر دنیایتانمیترسم که در آن به مسابقه و افزونخواهی میپردازید همچنانکه امتهای قبل از شما اینکار را کردند و این کار باعث هلاکت شماست همچنانکه آنها را هلاک کرد.
از عللدیگر شیوع چشم زدن در این روزگار میتوان به نوع زندگی اجتماعی اشاره کرد، در گذشتههمه با هم در یک ظرف غذا میخوردند و با یک ظرف آب مینوشیدند و چنانچه حسادتی هموجود میداشت از این طریق بیتأثیر و خنثی میگشت، ولی امروزه هر کسی ظروف و لباسهایجداگانهای دارد و تماس و ارتباطها کم شده است و همین کار باعث شیوع چشم زدن و بهدنبال آن باعث احساس نیاز شدید به کلینیکهای قرآن درمانی و تعویذخوانی شده است. اینعلم نیز مثل سایر علوم اصیل اسلامی است، با این تفاوت که جامعه نخستین اسلامی بهخاطر خواندن مداوم اوراد و اذکار نیازی به تعویذ نداشتند چون راه نفوذ و تسلط شیطانرا مسدود کرده بودند، ولی در روزگار ما با وجود فراوانی اوراد و اذکار چاپ شده،متأسفانه اعتنایی به آن نمیشود و جز در صورت نیاز و یا به هنگام فراغت، کسی سراغ آنرا نمیگیرد و معمولاً به عنوان یک عرف و عادت خوانده میشوند تا یک عبادت.

محمد امین ریگی بازدید : 27 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 12 : آیا انسانی که همیشه دعاهای دفع بیماریها و بلاها رامیخواند، باز هم ممکن است چشم بخورد؟ آیا عالِم نیز چشم میخورد؟
ج : بله. چنینانسانی نیز در صورت عصبانیت که از شیطان و وسوسه او نشأت میگیرد، در اثر ضعیف شدنتأثیر دعاها، ضعیفالنفس شده و شیطان میتواند در او نفوذ کند.
در مورد چشم خوردنیک عالِم، حادثه ابان بن عثمان دلیل خوبی بر صحت این مطلب است : أبان در حالی کهدچار رعشه و لرزه شده بود این حدیث پیغمبر(ص) را برای شخص دیگری میخواند که : «هرکس بگوید : به نام خدایی که با ذکر اسم او هیچ چیزی در آسمان و زمین نمیتواند زیانو ضرر برساند و خداست شنوای دانا. در این صورت هیچ چیزی به آن شخص ضرر نمیرساند». شخص مقابل با شنیدن این حدیث از أبان با حالت تعجب به او خیره شد، أبان گفت : چرابه من خیره شده‌ای؟ به خدا بر پیغمبر(ص) دروغ نبسته‌ام ولی خود در اثر عصبانیت به اینبیماری دچار شده‌ام.
وقتی که این عالم جلیل القدر چشم بخورد در حالی که این حدیثرا روایت کرده است، دیگران به طریق اولی چشم میخورند، هر کس دچار عصبانیت شود بایددوباره دعای حفظ و صیانت بخواند.

محمد امین ریگی بازدید : 52 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 10 : آیا گرفتن اثر باعث ایجاد عداوت و دشمنی نمیشود؟
ج : گرفتن مقداری اثر از چشم‌زننده‌ به اذن خدا باعث مداوای بیمار میشود و چون ظنی بوده ومطمئن نیستیم که توسط آن شخص چشم خورده است، نباید باعث دشمنی گردد.

محمد امین ریگی بازدید : 25 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 11 : آیادر صورتی که تعداد زیادی [علاوه بر چشم‌زننده‌] به دستگیرهی دری دست بزنند و یا اززمان ارتباط او با دستگیرهی در مدت زیادی سپری شده باشد، باز هم اثر به دست آمده ازآن نافع و سودمند خواهد بود؟
ج : بله. مقصود از استعمال آن انتقال رائحهچشم‌زننده‌ به چشم خورده است و این هدف محقق میشود، و بهترین مثال برای اثبات اینمطلب بوئیدن و تشخیص رایحهها توسط سگ میباشد که بعد از سپری شدن مدت طولانی هم میسراست و شیطان بهتر از سگ آن رایحه را تشخیص میدهد زیرا در حدیثی از ابوهریره نقل شدهاست که «شیطان بسیار حسّاس بوده و به سرعت میخورد [و از بین میبرد]، پس مواظبخودتان باشید

محمد امین ریگی بازدید : 22 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 9 : در صورتی که از دو چشم‌زننده‌،برای یک بیمار واحد، اثر بگیریم، آیا میتوان آن دو اثر را با هم مخلوط کرد؟
ج : استعمال اثر به صورت مخلوط و یا جداگانه فرقی نمیکند و آنچه مهم است اینکه مداواسریع انجام شود.

محمد امین ریگی بازدید : 30 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 7 : آیا افزودن آب و روغن زیتونی که قرآن بر آن خوانده شده، از تأثیر مداوانمیکاهد؟
ج : خیر. از آنجا که قرآن شفا و نور است، هرگز از تأثیر مداوا نمیکاهدو تجربه نیز این را ثابت کرده است.
پیغمبر(ص) آب وضوی خود را به بعضی از صحابهداد تا برای تبرک آن را بر روی زمینی بپاشند که قبلاً یک پرستشگاه بوده و الان قراراست مسجدی در همانجا احداث شود، پیغمبر(ص) بعد از دادن آب وضوی خود فرمود : «این آبرا بر آن زمین بپاشید که جز پاکی نیفزاید».
اگر آب متبرک با وضوی پیغمبر(ص) بهجز پاکی نیفزاید، بیشک و به طریق اولی آبی که با قرائت کلام پروردگار متبرک شده استنیز به جز پاکی نیفزاید.

محمد امین ریگی بازدید : 25 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 8 : آیا اثر [آب دهان، عرق بدن و ...] گرفته شده بههمین صورت استعمال میشود و یا باید جوشانده شود؟
ج : بهتر است به همان صورت خاماستعمال شود ولی جوشاندن آن هم اشکالی ندارد.

محمد امین ریگی بازدید : 22 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 6 : آیا گرفتن اثرچشم‌زننده‌ برای یکبار کافی است و یا باید در چند نوبت انجام شود؟
ج : فایده ایناثر [آب دهان یا عرق] برای بیمار مثل غذا بوده و یکبار کفایت میکند، علاوه بر اینتکرار این کار باعث ایجاد وسواس میشود. البته چنانچه طرف به چشم زدن مشهور شده باشد- به دلیل کثرت شیاطین - چند نوبت از او اثر [آب دهان و یا عرق بدن و یا  […میگیریم.
شایسته است نسبت به چشم‌زننده‌ حسن ظن داشته باشیم، با او قطع ارتباطنکرده و از او کینه به دل نگیریم، چرا که هر انسانی در معرض این عمل است.

محمد امین ریگی بازدید : 32 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

س 5 : آیا چشم زدن باعث بیماریهای جسمی ومشکلات مادی و اجتماعی هم میشود؟
ج : بله. چشم زدن از شفای بسیاری از بیماریهایعضوی جلوگیری و بلکه باعث تشدید آن میشود، همچنانکه باعث مشکلات مادی، زناشویی وقطع ارتباط و بسیاری از مصیبتهای دیگر میشود. پیغمبر(ص) فرمودند : «بیشترین تعداداز امت من، بعد از قضا و قدر الهی، با چشم خوردن میمیرند».

 

و واضح است که مصیبتهایکمتر و کوچکتر از مرگ راحتتر توسط چشم زدن پدید آیند.

محمد امین ریگی بازدید : 27 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 4 : شناسایی چشم‌زننده‌ از طریقشرعی چه فرقی با هیپنوتیزم دارد؟
ج : در شناسایی شرعی به حدیث پیغمبر (ص) عملمیشود ولی در هیپنوتیزم ساحر و چشم‌زننده‌ به کمک شیاطین شناخته میشوند و این کارحرام بوده، هیئت همیشگی افتاء و مباحث علمی در فتوایی به شماره (20361) در تاریخ 17/4/1419 ه . آن را تحریم کرده است.

 

محمد امین ریگی بازدید : 49 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 3 : چگونه چشم‌زننده‌ را شناسایی کنیم؟
ج : گاهی بیمارمیشنود و یا برای او نقل میشود که شخصی بدون ذکر خدا و تبرک کردن به توصیف اوپرداخته است، یا اینکه خوابی میبیند که گویا شخص معینی او را چشم میزند، یا بدونهیچ دلیل مشخصی نسبت به بعضی افراد احساس ناراحتی میکند، و یا در اثنای قرائت قرآنبر او به هنگام مداوا شخص و یا اشخاصی به ذهن او خطور میکنند که اغلب همینها او راچشم زده‌اند.
این راههای شناسایی چشم‌زننده‌ ظنی بوده و یقینی نیستند و با حفظ حسنظن [نسب به همه] از این طریق استفاده میکنیم.

محمد امین ریگی بازدید : 27 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 2 : چگونه باید اثر (آب دهان، عرق و ...) چشم زننده را گرفته و آیا علم چشم‌زننده‌ بهاین کار مانع تأثیر مداوا میشود؟
ج : اثر چشم زننده را از هر چیزی که با وی درارتباط بوده، میتوان گرفت، مثلاً از آب دهان، عرق بدن و ... زیرا هدف از این کارانتقال رایحه چشم زننده به چشم خورده است تا باعث طرد شیطان مسلط گردد. اثر چشم زنندهعلاوه بر آب دهان و عرق میتواند از باقیمانده غذا و یا آب او جمع آوری شود و یا هرچیز مباح دیگری که با بدن او در ارتباط بوده، حتی از دستگیره دری که چشم زننده - ولویکبار - به آن دست زده باشد.
اینکه چشم زننده متوجه شود که اثری از او برای شخصچشم خورده، گرفته میشود هیچ خللی در مداوا ایجاد نمیکند، چرا که پیغمبر(ص) به عامرامر کرد که دست و پاها و ... خود را برای ریختن آب آن بر سر سهل بشوید و عامر خودبه این امر واقف بود.

محمد امین ریگی بازدید : 29 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)


س 1: حسود چه فرقی با شخصشگفت‌زده [غیرحسود] دارد؟
ج : شگفتزده‌ای که حسادت نمی‌ورزد کسی است که آرزوی زوالنعمت دیگری را نمیکند و اگر آن را وصف کند و ندانسته ذکر خدا را فراموش کرده و آنوصف را متبرک نکند، شیطان از این وصف غیرمتبرک راهی برای نفوذ به شخص وصف شدهمییابد و به اذیت و آزار او میپردازد، ایجاد چنین مشکلی ممکن است از طرف یک دوست ویا یک مرد صالح و نیکوکار صورت پذیرد ولی در هر صورت از روی تعمّد نیست.
ولیحسود کسی است که آرزوی زوال نعمت از محسود را دارد و در وصف دیگری از ذکر خدا وتبرک کردن آن روی میگرداند، در این حالت شیطانی به اذن خدا محسود را هلاک میسازد واین چشم زدن است که شتر را هلاک و گرفتار سرنوشت کرده و آدمی را روانه قبرستانمیسازد. این چشم زدن جز از جانب یک روح خبیث صورت نمیپذیرد روح جنینی که در ایمانشبه قضا و قدر نقص و خلل وجود داشته و لذا مثل یهود و امثال یهود رشک میبرد.

محمد امین ریگی بازدید : 27 شنبه 23 آذر 1392 نظرات (0)

خداوند متعال مي فرمايد :

{ وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا} هود: ٦

 

{ لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً} البقرة: ٢٧٣

 

{ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَاماً} الفرقان: ٦٧

( در زمين هيچ جنبنده ای نيست مگر اينکه روزی وی بر خدا است. هود: 6)

 

و ميفرمايد:( صدقات مخصوص فقرائی است که در راه خدا ناتوان شده و نمی توانند در زمين سفر نمايند و نادان آنان را توانگر می پندارد به علت طمع نکردن، ولی تو آنان را می شناسی از چهرهء شان که از مردم به الحاح سؤال می کنند. بقره: 273 )

 

در احادیث متبرکه آمده است :

 

عَنْ حُبْشِيِّ بْنِ جُنَادَةَ السَّلُولِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ وَهُوَ وَاقِفٌ بِعَرَفَةَ أَتَاهُ أَعْرَابِيٌّ فَأَخَذَ بِطَرَفِ رِدَائِهِ فَسَأَلَهُ إِيَّاهُ فَأَعْطَاهُ وَذَهَبَ حَرُمَتْ الْمَسْأَلَةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنَّ الْمَسْأَلَةَ لَا تَحِلُّ لِغَنِيٍّ فَعِنْدَ ذَلِكَ وَلَا لِذِي مِرَّةٍ سَوِيٍّ إِلَّا لِذِي فَقْرٍ مُدْقِعٍ أَوْ غُرْمٍ مُفْظِعٍ وَمَنْ سَأَلَ النَّاسَ لِيُثْرِيَ بِهِ مَالَهُ كَانَ خُمُوشًا فِي وَجْهِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَرَضْفًا يَأْكُلُهُ مِنْ جَهَنَّمَ وَمَنْ شَاءَ فَلْيُقِلَّ وَمَنْ شَاءَ فَلْيُكْثِرْ " (جامع الترمذی)

محمد امین ریگی بازدید : 23 شنبه 23 آذر 1392 نظرات (0)

پیامبر (ص) در سن بیست وپنج سالگی با حضرت خدیجه ازدواج کرد در حالیکه سن خدیجه نزدیک به چهل سال و قبلاًدو مرتبة دیگر نیز ازدواج کرده بود با این وصف، حدود بیست و هشت سال تا زمانیکهوفات یافت تنها همسر پیامبر باقی ماند و همچنان در طول زندگیش به یاد و خاطرة اووفادار ماند به اندازه ای که باعث حسادت برخی از همسرانش میشد.
زندگی پیامبر وسیرت و اخلاق معروف او در طول زندگیش،این شبهه را که پیامبر (ص) مرد شهوترانی بودهاست، با قاطعیت رد میکند. چگونه ممکن است مردی که پا به سن پنجاه سالگی میگذارد،ناگاه به بردة لذت جنسی تبدیل شود حال آنکه در سن جوانی، موقعیتهای بسیاری را برایلذت و خوشی - اگر میخواست - همچون جوانان همسن و سالش در اختیار داشت. تمام همسرانپیامبر جز عائشه بیوه زن بودهاند. و ازدواجش با آنان همگی به هدف شریف انسانی و یاتشریعی بوده است و اصلاً به منظور شهوت و مسائل جنسی نبوده (الاسلام فی مرآة الفکرالغربی ص 310/42)..

محمد امین ریگی بازدید : 31 شنبه 23 آذر 1392 نظرات (0)

 

سن عايشه هنگام ازدواج


فردي با شگفت به من گفت: عايشه چگونه در خردسالي با مردي كه بيش از 50 سال داشت، ازدواج كرد.
در پاسخش گفتم: سوال خوبي است و جاي هيچ شگفتي هم نيستو آنگاه كه با خبر شوي عايشه پيش از محمد خواستگار ديگري هم داشته است ديگر جايتعجبي برايت باقي نخواهد ماند.
در حاليكه جا خورده بود و مبهوت مانده بود گفت: آن چگونه بوده است؟
گفتم: برخي از مورخان ذكر كرده اند كه ”جبير بن المطعم بنعدي“ به خواستگاري عايشه اقدام كرد و اين مساله را با پدر و مادرش در ميان گذاشت،آن دو نيز در ابتدا پذيرفتند و براي اتمام ازدواج مشتاقانه به نزد ابوبكر رفتند،اما كمي بعد ترسيدند كه پسرشان دين نياكانشان را ترك گويد و به تاثر از خويشاونديسببي اش به دين اسلام در آيد لذا در اين كار درنگ كردند و تصميم گرفتند تا مدتي آنرا به تاخير اندازند. در همين مدت ”خوله بنت حكيم“ نزد ابوبكر آمد و عرض كرد پيامبر(ص) قصد دارند به خواستگاري عايشه آيند، از اين رو ابوبكر به نزد مطعم رفت و از اوپرسيد كه آيا هنوز علاقمند است تا عايشه را به ازدواج پسرش در آورد يا خير؟
مطعماز او عذر خواست و او را در اين كار آزاد گذاشت و در اينجا بود كه ازدواج پيامبر باعايشه بدون هيچ معطلي به وقوع پيوست و دو سال بعد از اين ازدواج عايشه را به خانهخود برد.
دختراني هستند كه خيلي زود رشد مي كنند و به سن بلوغ مي رسند و ايناز نظر علمي هم ثابت شده است. يكي از پزشكان به من چنين گفت: دادگاه دختري پيش منفرستاد تا سنش را مشخص كنم، من هم سنش را حدودا 17 سال حدس زدم ولي بعد از تاريختولدش مشخص شد كه 13 سال بيشتر ندارد.

 

محمد امین ریگی بازدید : 38 شنبه 23 آذر 1392 نظرات (0)

برگرفته از كتاب: مجموع فتاواى ابن تيميه

 

 


اغلب صحابه نظرشان بر ایناست که پیغمبر (صلی الله علیه و سلّم ) در شب معراج خدا را ندیده است.

ازعایشه رضی الله عنها ثابت شده است که فرمودند : مَنْ حَدَّثَكَ أَنَّ مُحَمَّدًاصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَأَى رَبَّهُ فَقَدْ كَذَبَ وَهُوَ يَقُولُ لاتُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ ... ) روايت بخاري ( التوحيد/6832) ، یعنی : هر کس به توگفت محمّد (صلی الله علیه و سلّم ) پروردگارش را دیده است ، دروغ گفته است چون اومی فرماید : چشمها او را در نمی یابند ...

و از ابوذر روایت شده است که ازرسول الله (صلی الله علیه و سلّم ) پرسیدم : " هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ؟ قَالَ نُورٌأَنَّى أراه " روایت مسلم ( الإيمان/261) ، یعنی : آیا پروردگارت را دیده ای ؟فرمودند : او نور است چگونه او را ببينم .

از ابن عباس نقل شده که گفته است : مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى. قَالَ: رَآهُبِفُؤَادِهِ مَرَّتَيْنِ. روایت مسلم (الإيمان/258) ، یعنی ابن عباس در مورد اينآيه چنين ميگويد: "آنچه را دل دید انکار نکرد ، قطعاً بار دیگری هم او را دیدهاست"، می گوید با دل، خدا را دو بار دیده است .

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 74
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 92
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 93
  • بازدید ماه : 101
  • بازدید سال : 922
  • بازدید کلی : 10,311
  • تبلیغات

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت