loading...
تحدی | ویژه اهلسنت
محمد امین ریگی بازدید : 31 شنبه 23 آذر 1392 نظرات (0)

 

سن عايشه هنگام ازدواج


فردي با شگفت به من گفت: عايشه چگونه در خردسالي با مردي كه بيش از 50 سال داشت، ازدواج كرد.
در پاسخش گفتم: سوال خوبي است و جاي هيچ شگفتي هم نيستو آنگاه كه با خبر شوي عايشه پيش از محمد خواستگار ديگري هم داشته است ديگر جايتعجبي برايت باقي نخواهد ماند.
در حاليكه جا خورده بود و مبهوت مانده بود گفت: آن چگونه بوده است؟
گفتم: برخي از مورخان ذكر كرده اند كه ”جبير بن المطعم بنعدي“ به خواستگاري عايشه اقدام كرد و اين مساله را با پدر و مادرش در ميان گذاشت،آن دو نيز در ابتدا پذيرفتند و براي اتمام ازدواج مشتاقانه به نزد ابوبكر رفتند،اما كمي بعد ترسيدند كه پسرشان دين نياكانشان را ترك گويد و به تاثر از خويشاونديسببي اش به دين اسلام در آيد لذا در اين كار درنگ كردند و تصميم گرفتند تا مدتي آنرا به تاخير اندازند. در همين مدت ”خوله بنت حكيم“ نزد ابوبكر آمد و عرض كرد پيامبر(ص) قصد دارند به خواستگاري عايشه آيند، از اين رو ابوبكر به نزد مطعم رفت و از اوپرسيد كه آيا هنوز علاقمند است تا عايشه را به ازدواج پسرش در آورد يا خير؟
مطعماز او عذر خواست و او را در اين كار آزاد گذاشت و در اينجا بود كه ازدواج پيامبر باعايشه بدون هيچ معطلي به وقوع پيوست و دو سال بعد از اين ازدواج عايشه را به خانهخود برد.
دختراني هستند كه خيلي زود رشد مي كنند و به سن بلوغ مي رسند و ايناز نظر علمي هم ثابت شده است. يكي از پزشكان به من چنين گفت: دادگاه دختري پيش منفرستاد تا سنش را مشخص كنم، من هم سنش را حدودا 17 سال حدس زدم ولي بعد از تاريختولدش مشخص شد كه 13 سال بيشتر ندارد.

 

بدون شك عايشه در هنگاميكه پيامبر بهخواستگاريش آمد دختري دم بخت بوده و يقينا به سن ازدواج رسيده بود و البته ترديديوجود ندارد كه مهمترين انگيزه اين ازدواج تحكيم روابط بين پيامبر و يار نخستينشبوده است، همچنانكه همين تحكيم روابط فيمابين باعث شد تا حفصه دختر عمر بن الخطابرا پس از اينكه شوهرش را از دست داد به زني بگيرد. همچنانكه زيبائي عايشه انگيزهازدواج پيامبر با او نبود.
در آن زمان يك سري عوامل از جمله اجتماعي و سياسياقتضا مي كرد تا روابط پيامبر با اقشار مختلف مردم از جمله اتباع و اسيران بي شماريكه در ايام بحراني و سخت در جزيرة العرب گرد هم مي آمدند، مستحكم گردد.
ممكن استفردي بگويد، قبول داريم كه چند زني در اديان زميني و آسماني مطلقا امر معمولي بود،تا اينكه اسلام آمد و بر آن قيودي گمارد ولي از چه سبب خود پيامبر اسلام به آنتعداد زني كه به مسلمانان اجازه داده شده بسنده نكرد؟
مگر در احاديث صحيح نيامدهاست كه پيامبر مردي را كه 10 زن داشت دستور دادند تا 4 تن از آنان را نگه دارد وبقيه را طلاق دهد؟
آري! آن 6 زني كه از سوي شوهر 10 زني‌شان طلاق دادهشدند، خانه او را ترك خواهند كرد و مجازند با هر كه دوست داشتند ازدواج كنند كمااينكه هر فردي نيز اجازه دارد به آنان پيشنهاد ازدواج دهد ولي سوال اينجاست آيازنان پيامبر در اين خصوص مي‌توانند همانند آنان باشند در صورتيكه خيلي پيش از اينآيه خطاب به مسلمانان نازل شده بود كه : ”و براي شما شايسته نيست كه فرستاده خدا رابيازاريد و نه آنكه پس از او زماني با زنانش ازدواج كنيد، آن كارتان پيش خداوندگناه بزرگي است
و طبق آيه ذيل مادران مومنان شده بودند.
پيامبر نسبت بهمومنان از خودشان برتر است و زنانش مادران آنانند
بنابراين هيچ مومنينمي تواند با مادرش ازدواج كند، لذا با اين حال آيا رواست كه آنان را طلاق دهد تادر تنهايي و نااميدي به زندگي خود ادامه دهند؟
حالا به فرض بگوييم: طلاق دادنشاندرست است، آيا اين است پاداش الهي براي زناني كه در سختيهاي زندگي با صاحب رسالتشريك بوده اند وهمانند ساير امتش سختيها و رنجها ناشي از محاصره همه جانبه اي كهبر آن اعمال مي شد تحمل كرده بودند؟
هنگاميكه پيامبر آنان را بين ماندن بااو و جدا شدن از او آزاد گذاشت، ترجيح دادند كه با او بمانند و از بازگشت به خانههايشان كه بي شك از خانه پيامبر بهتر و پر رونق تر بود، سر باز زدند و ايمانشانباعث شد تا در فضاي تهجد و روزه داري و جهاد با پيامبري كه براي مقاومت با گمراهيدر سراسر گيتي مبعوث شده بود، باقي بمانند. آيا پس از اين همه فداكاري و خودگذشتگيسزايشان اين است كه آنان را به حال خودشان رها سازد؟
خداوند نيز به نگهداشتنشان و بسنده كردن به آنان اجازه فرمودند و قانوني ويژه برايشان مقرر كرد: ”پساز اين زنان برايت حلال نيستند، و نه آنكه زنان ديگري جايگزينشان كني هر چند اززيبايي شان خوشت آيد. مگر آنچه به ملك يمين باشد و خداوند بر همه چيز ناظراست
من از آناني كه از اين روزنه خيالي به محمد(ص) مي تازند مي پرسم: آيااين محاكمه اي مخصوص به اين انسان بزرگوار و ارجمند و تلاشي به عمد براي بدگويي بهايشان به تنهايي است؟
زيرا مي دانم كه به پيامبران پيش از او اتهامات زيادينسبت داده اند ومردان نيكوكاري هدف زشت ترين تهمتها قرار گرفته اند.
مگر پيامبرپاك حضرت لوط متهم نشد كه با دو دخترش زنا كرده و -نعوذ بالله- از آنان صاحب فرزندشد؟
آيا حضرت يعقوب متهم نشد كه مقام پيامبري را از برادر بزرگش عيصو پس ازاقدام نيرنگبازي كه بر پدرشان رفت و بينايي اش را از دست داد به سرقت بردهاست؟
مگر حضرت سليمان را متهم نكردند كه در خيابانها به دنبال معضوق ناشناخته اشمي گشت تا او را به بسترش فراخواند با اين حال كه 1000 زن نيز در خانهداشت؟
اين بحث هرزه چندين صفحه را با عباراتي بي معنا تحت عنوان ” سرودسليمان“ به خود اختصاص داده است و هر كه بخواهد مي تواند آن را در عهد قديم مطالعهكند.
با توجه به اينكه نگارندگان اين سطور از هيچ اتهامي نسبت به پيامبردريغ نكرده اند، اما با اين وجود اين متهمان همچنان پيامبراني محترم و معزز باقيمانده اند.
يهوديان حضرت سليمان را پادشاه مي خوانند ولي چه پادشاهي؟ سازندهمعبدي كه لازم است تجديد بنا گردد تا خانه اي براي خدا شود كه در آن شوكتش متجليگردد و جهان بواسطه ملت برگزيده اش از بين بني اسرائيل از سيادت او فرمانپذيرند.
ولي محمد روزه دار، شب بيدار و مجاهد در راه خدا در طول زندگي اش وكسي كه در اواخر عمرش چند بيوه زن بي سرپرست را كه به حداقل امكانات زندگي راضيبودند و خود را براي خدا و جهان آخرت خالص گردانيده بودند، پناه داده بود، روا ميدانند تا همه عقده ها بر سر او خالي كنند و از سويي ديگر پيمان آتلانتيك جهت حمايتاز بدگويان به او تشكيل جلسه مي دهد.
راستي اين بدگويان خشمگين چه كسانيهستند؟
آيا راهباني اند كه به زعم خويش عبادت، آنان را خانه نشين كرده و حبزنان را در خود فرو نشانده اند و غريزه جنسي شان را بخاطر خشنودي خدا سركوب ميكنند؟
هرگز! آنان افرادي اند كه همه نوع پياله شهوت تا ته مانده آن را نوشيدهاند و براي كسب لذت با بي شرمي هرچه بيشتر به هر دري زده اند.
تمدن اروپا ازاين رو برتري يافته است كه اين مكان را براي عموم مردم فراهم كرده تا بتوانند ازانواع لذتهايي كه قبلا مختص شاهان و سران بوده برخوردار شوند و با زنان بي شماري درارتباط باشند، تا هرچه بيشتر با آنان بياميزند بيشتر بخواهند، تا جايي كه هيچ آدابو قوانيني آنان را از ارتكاب به چنين پليديهايي باز نمي دارد و در ميان اينلجنزارها به محمد توهين مي كنند واقعا كه چه ظالمانه و گستاخانه است چنيناتهاماتي؟!
اسلام به چند زني توصيه نكرده است و ازدواج نيز تنها براي كسبلذت نيست، بلكه نشاني از توانايي بر تربيت و سرپرستي خانواده است و اسلام كسي را كهاز پس انجام آن برنيايد به روزه گرفتن مكلف مي كند.
ما از اروپاييان سوالي داريمكه پاسخ به آن اجتناب ناپذير است و آن اينكه آيا چند زني‌اي كه اسلام بدان اجازهداده اند، بهتر است يا زنا؟
من از هر فرد منصف و راستگو مي‌پرسم: آيا جوامعاروپايي فقط به تنها همسر خود بسنده مي كنند يا اينكه چند زني قانون وضع نشده‌اياست كه گروه زيادي به آن گردن نهاده‌اند؟
سوال ديگر اينكه آيا اين ضرورياتاست كه موجب چند زني نامشروع شده است يا اينكه علت آن تحريكات جنسي است كه در اثراختلاطهاي لجام گسيخته و رقص و پايكوبي به وجود مي آيد و به دنبال آن هرگونه روابطنامشروع به وقوع مي پيوندد؟
سرانجام سخنانم را با اين سوال قطعي به پايان ميرسانم.
آيا تاريخ صحيح، سيرت مردي را كه از محمد با عفت‌تر، پاك‌تر،بزرگوارتر و جدي‌تر نسبت به محرمات باشد به ياد دارد؟
آيا از جشنهايي يادكرده است كه در خانه او برپا شده باشد و سفره هاي گسترده كه بر آن شيشه‌هاي شراب وانواع غذاهاي چرب و لذيذ چيده باشند؟
بي شك او بر حصيري مي خفت و مي‌نشست كهجاي ني‌هايش بر پوست بدنش نمايان مي گشت و هرگاه او و اصحابش به نان و گوشتي دست مييافتند آن را غذاهاي بهشتي مي دانستند كه مردم در جهان آخرت آرزوي آن رادارند.
پس آيا درست است كه اين پيامبر مجاهد و سختكوش چنين توصيف شود كه اومردي شهوتران بوده است؟! آن هم از زبان چه كساني!
مشتي افراد كه خداوند آنانرا به انواع بيماريهاي جنسي از جمله ايدز، سفليس، سوزاك و غيره مبتلا گردانيدهاست.
 

زمين از روي ناداني خواست كه بر آسمان برتري يابد

و سنگريزه ها و تختهسنگها بر اختران خرده گرفتند

سها به خورشيد گفت: كم فروغي

تاريكي به صبح گفترنگ پريده اي

پس اي مرگ بيا كه ديگر زندگي بي فايده است

و اي جان بكوش كهروزگار ريشخندت گرفته است

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 64
  • بازدید ماه : 227
  • بازدید سال : 1,048
  • بازدید کلی : 10,437
  • تبلیغات

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت