loading...
تحدی | ویژه اهلسنت
محمد امین ریگی بازدید : 29 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

فصل اول: از صدراسلام
تا قرن هفتم هجري
روايتهايي كه از مفسرين گذشته مخصوصاً حضرت رسول،صحابه و تابعين نقل شده، اساس علم تفسير قرار گرفته، و در حقيقت تفسيرهاي اوليمجموعهاي از همين روايات ميباشد.1

در طول قرن اول تا نيمههاي قرن دومتفسير مستقلي نوشته شده است، و تفاسيري هم كه در قرن دوم نوشته شده است از بينرفته، فقط در بعضي از كتب به آنها اشاراتي شده است.

يكي از مفسرين قرن دومهجري «مقاتل بن سليمان» از مردم «ري» يا به قولي «خراسان» بود، كه در سال يكصد وپنجاه هجري درگذشت.امام شافعي دربارهي او گفته است، كه مردم در تفسير به «مقاتل» نياز دارند. 2 اين تفسير جزء تفاسير روايي بود و بيشتر جنبه فقهيداشت.3

قراء بن - يحيي بن الماقطع اصلا از دماوند بود، اين فرد كه از مفسرينقرن دوم ميباشد، صاحب «تفسير المعاني» ميباشد.
روش قراء بدين صورت بود، كه ابتداقاري از روي قرآن شروع به خواندن ميكرد، و در هنگامي كه او قرآن ميخواند قراء قرآنرا براي شاگردان خود تفسير ميكرد، و آنها مينوشتند و در پايان، كتاب بزرگي جمع شدكه هزار برگ داشت4 به گفته سيوطي اين دو تفسير از بين رفتهاند.5


از قرنسوم هجري تفسير شكل مدون به خود ميگيرد و تفاسير بزرگي نوشته شده است.6 يكي از اينتفاسير، «تفسير موزون» ميباشد نام ديگر آن «تفسير عروضي» است.از نويسنده و سالتاليف آن اطلاعي در دست نيست، از لحاظ شيوهي نگارش مربوط به قرن سوم است و نويسندهبا توجه به مختصات لهجهاي از علماي «ماوراء النهر» ميباشد. تفسير آيه به آيه است.وبيشتر از نظر ادبي مورد نظر ميباشد.7

تفسير «جامع البيان في التفسير القرآن»يا «تفسير كبير» در راس تفاسير قرن سوم قرار دارد. 8
اين تفسير اثر مورخ و محدثبزرگ «محمد بن طبري» ميباشد. اين تفسير تا عهد مولف بزرگترين تفسيري بود كه نوشتهشد.و به همين سبب در عالم اسلامي كسب شهرت كرد.9
اين تفسير اكنون در 31 مجلد چاپشده است.تفسير طبري جزء تفاسير روايي است و بيشتر جنبه فقهي دارد، طبري در تفسير وتوضيح آيات و عبارات بيشتر متكي بر اسناد صحيح از اقوال صحابه و تابعين بوده است، وهيچ جا به خود اجازهي تاويل و تعبير را نداد، او ابتدا شافعي بود و بعد مكتب فقهيجديدي به نام جريريه تاسيس كرد، وي طرفداران زيادي پيدا نكرد.10 اين تفسير در قرنچهارم به دستور «نوح بن نصر ساماني» از عربي به فارسي ترجمه شدهاست.11


از ديگر تفاسير قرن سوم تفسير «جامع التأويل» اثر «احمد بن فارسبن زكريا اللغوي» اهل قزوين ميباشد.مفسر ابتدا مذهب شافعي داشت، بعدهامذهب مالكياختيار كرد.تفسير او فقهي است، كه با توجه به آيات قرآني مسائل فقهي را از آنهااستنباط كرد.12

در قرن چهارم ميتوان به چند تفسير اشاره نمود، «احكامالقرآن» از «ابوبكر محمد ابن رازي».اين فرد حنفي بود.اين تفسير همان طور كه از نامشپيداست يك تفسير فقهي ميباشد.

اين تفسير در مسائل فقهي يكي از معتبرترينتفاسير حنفيها ميباشد.مفسر در اين تفسير شروع به جمع‌آوري آياتي كرد. كه بتوان احكامفقهي را از آنها استنباط نمود.13


از ديگر تفاسير قرن چهارم كه با زبانفارسي ميباشد، «تفسير قرآن پاك» است.اصل تفسير در «پاكستان» موجود بود، در سال 1341توسط بنياد فرهنگ ايران از آن عكسبرداري شد و با مقدمه مرحوم «مجتبي مينوي» به چاپرسيد، او معتقد است كه با توجه به سبك و سياق آن از قرن چهارم ميباشد، تفسير لغت بهلغت است.14

«
تفسير سور آبادي» تاليف «ابوبكر عتيق بن محمد الهروي سور آبادي»از تفاسير قرن پنجم ميباشد. نويسنده از معاصران سلطان آلب ارسلان سلجوقي ميباشد.اينتفسير به زبان فارسي است و از نمونه‌هاي عالي نثر فارسي ميباشد.نويسنده مذهب شافعيداشت، قرآن را تحت الفظي ترجمه كرده است، بيشتر از نظر ادبي معروفيتدارد.15


«
تاج التراجم» يا «تفسير اسفرايني» از جمله كتب مهم تفسيري قرنپنجم ميباشد، نويسندهاش «عماد الدين ابوالمظفر شافعي» است.او تفسير را به چند مجلستقسيم كرده است و در هر مجلس تعدادي از سورههاي قرآن را تفسير كرده است، او ازمعاصران خواجه نظام الملك و مورد توجهي او بوده است.16


در قرن ششم هجريبزرگترين تفاسير اهل سنت نوشته شده است.يكي از اين تفاسير «مفاتيح الغيب» يا «تفسيركبير» اثر «محمد بن عمر بن حسين بن حسن بن علي» معروف به «امام فخر رازي شافعي» ازمفسران بزرگ قرن ششم ميباشد، اين تفسير از جمله تفاسير به راي است و آيات قرآني رابر اساس مسائل فلسفي تفسير كرده است.تفسير بيشتر جنبه كلامي و فلسفي دارد. در 8 جلدچاپ شده است و تفسير سوره به سوره است.17


از ديگر تفاسير بزرگ قرن ششمتفسير «كشاف» اثر «ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشري خوارزمي» ملقب به «جار الله» است.18 زمخشري از نظر كلامي معتزلي در فقه پيرو حنفيها ميباشد. روش تفسير او آيه بهآيه است.اين تفسير از متقنترين تفاسير اهل سنت ميباشد.زمخشري در اين تفسير به ذكرخصوصيات، صرفي، نحوي، معاني، بيان، قرائت و شأن نزول هر كدام از آيات پرداختهاست.19 اين تفسير در 4 مجلد چاپ شده است.20


«
تفسير كشف الاسرار و عدهالابرار» از ديگر تفاسير قرن ششم ميباشد، نويسنده آن «ابوالفضل رشيد الدين ميبدييزدي» ميباشد. اين تفسير درواقع شرحي است بر «تفسير سيره في التصوف» اثر «خواجهعبدالله انصاري هروي».تفسير ميبدي بيشتر از نظر عرفاني مطرح است.21


يكيديگر از تفاسير قرن ششم «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» اثر «ابوالفتح محمد بنعبدالكريم شهرستاني شافعي» است، از تفاسير فلسفي است.22

فصل دوم: مفسرين اهلسنت از قرن هفتم تا عصر حاضر
از قرن هفتم به بعد تفاسير ايرانيان اهل سنت بهاندازهي تفاسير قبلي از استحكام برخوردار نيستند، صرفنظر از «انوار التنريل» كه درقرن هفتم نوشته شده است، تفاسير ديگر يا شرحي است بر تفاسير قبلي يا تفسير قسمتي ازقرآن ميباشد.1

«
انوار التنزيل و اسرار التأويل» يكي از مهمترين تفاسير قرنهفتم ميباشد.نويسندهي آن قاضي «ناصر الدين عمر بن محمد شيرازي بيضاوي» اهل «بيضاي» فارس است.اين تفسير خلاصه و فشردهاي است از تفسير كشاف و مفاتيح الغيب.2 نويسندهشافعي است.تفسير او از جمله تفاسير فقهي فلسفي است.روش تفسير بيضاوي سوره به سورهميباشد.اين تفسير مورد استفاده فيض كاشاني در «تفسير صافي» بوده و شيخ بهائي نيزشرحي بر آن نوشته است.3


«
مدارك التنزيل و حقايق التاويل» از ديگر تفاسيرقرن هفتم اثر «محمود نسفي حنفي» ميباشد. «نسفي» عالم در حديث و فقه ميباشد،4 تفسيراو از جمله تفاسير به راي ميباشد.نسفي در تفسير خود اگر حديث يا خبر موثقي نمييافت،به راي خود اظهار نظر ميكرد.تفسير او آيه به آيه است و در 4 مجله چاپ شدهاست.5


تفاسير از قرن هشتم به بعد به ارزش تفاسير دورانهاي قبل نيست.6 «جوامع التبيان» تاليف «معين الدين عبدالرحمن ايجي» از علماي قرن هشتم از ايج فارسبوده است.او تفسير خود را به عربي نوشت و اساس كار او بر اختصار از تفسيرهاي قبليقرار داشت و هدفش اين بود كه مختصري را در اين فن تهيه كند.7


«
تفسيرالثعالبي» اثر «عبدالرحمن بن محمد ثعالبي حنفي» از ديگر تفاسير قرن هشتم است.اينتفسير سوره به سوره است و از لحاظ فقهي اهميت دارد.8


«
جواهر التفسير فيالتحفه الامير» اثر «ملاحسين كاشفي» مولف پركار قرن نهم از تفاسيري است كه در سال 980 به پايان رسيده است.اين تفسير به نام «امير علي شير نوائي» 9 تاليف شدهاست.تفسير به زبان فارسي است و اهميت آن بدين دليل است كه مقدمهاي بلند دارد. در آنمقدمه توضيحاتي دربارهي شناخت قرآن و فضايل آن ميدهد. او مقدمه را به چهار بابتقسيم كرده است. باب اول در شناخت قرآن، باب دوم فضايل قرآن، باب سوم اهميت قرآن ازنظر صرف و نحو، باب چهارم در رابطه با جنبه لغوي قرآن ميباشد.10


«
تفسيرشاهرودي» از ديگر تفاسير قرن نهم است.اين تفسير از «شيخ علاء الدين محمد شاهرودي» كه به نام «سلطان محمد فاتح عثماني» در سال 863 در شهر «ادرنه» تاليف شدهاست.11


از قرن دهم تا قرن دوازدهم بيشتر تفاسيري كه نوشته شده است، درواقع شرحي است بر تفاسير قبلي خصوصا «انوار التنزيل بيضاوي» 12
در ايران بهخاطر تشكيل دولت صفوي محيط مساعدي براي اهل تسنن نبود كه بتواند دست به كارهاي عمليهمچون تاليف و تفسير بزنند، اين افراد براي انجام كار خود عازم دربار ازبكان وتركان عثماني ميشدند.13 از اين افراد ميتوان به «رازي» از دانشمندان و اديبانايراني كه در دربار «سلطان سليمان قانوني» بود و تفسيري بنام «تفسير رازي» دارد.14 «شيخ اسماعيل حقي» صاحب «تفسير روح البيان» و اشعاري به فارسي دارد، او از ايران بهتركيه رفت و در شهر بروسه ساكن شد، و در سال 1227 درگذشت.15


نتيجه
ايرانيان بيش از هر ملت ديگري نيروهاي خود را دراختيار اسلام گذاشتند، و بيش از هر ملت ديگري در اين راه صميمت نشان دادند. در ايندو جهت هيچ ملتي به پاي ايرانيان نميرسد، حتي خود ملت عرب كه دين اسلام در ميانآنها ظهور كرد.راجع به خدمات ايرانيان به اسلام سخن زياد گفته شد ولي به اين نكتهكمتر توجه ميشود كه ايرانيان شاهكارهاي خود را در راه خدمت به اسلام به وجودآوردند.و جز نيروي عشق و ايمان نيروي ديگري قادر نيست اين آثار را خلق كند.در واقعاين اسلام بود كه استعداد ايراني را تحريك كرد و در او روح تازهاي دميد و او را بههيجان در آورد.

به همان علت كه اسلام يك دين همه جانبه است و بر جنبههايمختلف حيات بشري سيطره دارد، خدمات ايرانيان به اسلام وسيع و گسترده بود و درصحنهها و جبهههاي گوناگون صورت گرفت.صحنه علم و فرهنگ وسيعترين و پرشورترينميدانهاي خدمات ايرانيان به اسلام است، و نخستين موضوعي كه توجه ايرانيان را جلبكرد، قرآن بود، كه با قرائت، تفسير، حديث، كلام و غيره شروع شد.اهتمام ايرانيان بهتفسير و حديث كه مستقيما به اسلام مربوط بود از هر مورد ديگر بيشتر بود.چون فرآينداسلام پذيرفتن ايرانيان ادامه يافت، عشق به قرآن با عدم آگاهي به آن زبان سبب شد،كه دست به كار مطالعه زبان عرب و قرآن شوند و كار به جايي رسيد كه ايرانيان حتيزبان قرآن را دقيقتر از عربها تجزيه و تحليل ميكردند، چون عربي زبان مادري آنهانبود از اين رو به ضرورت فهم غوامض آن آگاهتر شدند./ق.ش


 

 

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 146
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 167
  • بازدید ماه : 330
  • بازدید سال : 1,151
  • بازدید کلی : 10,540
  • تبلیغات

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت