loading...
تحدی | ویژه اهلسنت
محمد امین ریگی بازدید : 30 یکشنبه 24 آذر 1392 نظرات (0)

قبل از هرچيز به اين نكتهاشاره مي كنيم كه ما قصد تحليل علمي قرآن را نداريم زيرا هيچ كس قادر به رسيدن بهتفسير علمي كامل از قرآن نيست حتي يك آيه از آن. علم ما بسيار كم تر از فهم اين آيهها است. اما اين يك تلاش با وجود محدوديت هاي علمي شخصي ما است. علي رغم اين كه علمما محدود است ولي ديگران كه علم بيشتري دارند و تخصص بيشتري دارند مي توانند تحقيقكنند تا راز هاي بيشتري از قرآن را براي ديگران آشكار سازند.
در اين مقاله ما بهبعضي از آيه هاي قرآن كه در سوره الانبيا است نگاهي مي اندازيم. اين آيه ها ما رابه تفكر در مورد خالق و يكتايي اش از طريق اثبات هايي بسيار عقلي و علمي دعوت ميكند. اين آيه ها در مورد آغاز و ادامه و پايان جهان صحبت مي كنند. دانشمندان تلاشكردند تا به بعضي از سوال ها از جمله اينكه جهان چگونه به اين يكتايي و نظم به وجودآمده،چگونه با اين نظم به حيات خود ادامه مي دهد و پايانش چگونه خواهد بود پاسخدهند. آنها مواد ستارگان و سيارات را بررسي كردند و آن ها را يكسان يافتند. آنهانحوه حركت ستارگان و مسيري كه طي مي كنند را مشاهده كردند و چگونگي حركت سياراتاطراف آن ها را بررسي كردند. آن ها اندازه و طول عمر ستارگان را محاسبه كردند ومشاهده كردند كه قوانين مخصوصي بر حركت، مواد و اجرام آن ها حاكم است و از برنامههاي خاصي تبعيت مي كنند بنابراين نتيجه گرفتند كه بايد از يك منبع سر منشا گرفتهباشند. بنابراين فرض كردند كه احتمالا در ابتدا يك ماده فشرده وجود داشته كه در يكمحيط بسيار محدود و پر فشار قرار گرفته بوده. سپس در يك لحظه انفجاري بزرگ رخ دادهكه باعث شده اين ماده به امواج تبديل شود. اين امواج در يك لحظه دركيهان منتشر شدهاند. به خاطر سرماي شديد كيهان، اين امواج به سرعت به اتم تبديل شده اند. سپس ايناتم ها به ستارگاني تبديل شدند كه حركت، تشعشعات و طول عمرشان از يك قانون يكسانپيروي مي كند! اين ستارگان همچنين به گروه هايي تقسيم بندي شدند كه قوانين بين گروهها نيز يكسان مي باشد.

اما عقل انسان حكم مي كند كه يك انفجار نمي تواند منجر بهايجاد اين يكساني حيرت انگيز شود. بلكه بر عكس انفجار منجر به نابودي و عدم تعادلمي گردد و نمي تواند چنين آسمان و زمين زيبا با سيستم هايي كه از قوانين دقيقيپيروي مي كنند به وجود آورد.( بعد از انفجار انتروپي به شدت افزايش مي يابد و موادباقي مانده روبه بي نظمي مي گذارند ولي بعد از انفجار بزرگ نه تنها بي نظمي به وجودنيامده بلكه همان طور كه مي بينيم نظم و شعور حيرت انگيزي در ميان كوچك ترين ذراتگرفته تا بزرگ ترين ستارگان وجود دارد و اين چيزي به غير از تجلي اسما و صفات الهينيست. مترجم).
هيچ كس حقايق خلقت ستارگان را نمي داند اما خالق اين ستارگان ازهمه آن ها اطلاع دارد. خداوند در آخرين سوره اي كه به محمد صلوات الله عليه و آلهوسلم نازل كرد بسياري از حقايق علمي را در مورد ستارگان به محمد آشكار كرد. اجازهبدهيد ببينيم الله (جل جلاله) چگونه نظر ما را به حقايق علمي از طريق سوالي در موردشروع دنيا جلب مي كند و به هدايت او به جواب سوال دقت مي كنيم. حال آيه 30 از سورهالانبيا را مي خوانيم:
{
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِوَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّشَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ } [الأنبياء :30] "آنان كه ناباور شده اند، آياندانند كه آسمان ها و زمين به هم پيوسته بوده اند و ما آن ها را از هم جدا كرديم وهر چيز زنده را از آب آفريديم ؟ پس آيا ايمان نمي آورند"
توضيح علمي ( يا تلاشيبراي توضيح) :
در اين آيه ما به سوالي بر مي خوريم كه از كافراني پرسيده شده استكه دخالت خداوند در شروع خلقتي با اين نظم و زيبايي را تكذيب مي كنند. سوال ايناست: آيا اين شروع، بعد از اينكه آن ها آن را مشاهده كردند، فقط با شانس انجام شدهاست؟ توسط دو كلمه رَتْق وفَتَق ، خداوند تمامي جملات آن ها را كه آن اتفاق راتوضيح مي دهد، خلاصه مي كند. كافراني كه تلاش مي كنند يكتايي جهان را توضيح دهند ميگويند "ماده بسيار فشرده" و "انفجار بزرگ در يك لحظه" و " خنك شدن ناگهاني" و غيره. نظر آن دانشمندان در مورد اينكه دنيا از يك نقطه شروع شده است درست مي باشد. قرآنچنين نقطه اي را با كلمه عربي " رَتْقً" كه به معاي الياف يا مواد به هم پيچيده ومتصل است تشريح مي كند. اما اشتباه دانشمندان مادي گرا آن است كه فكر مي كنند اينماده به تنهايي تبديل به چنين نظمي شده است.
آنها براي اينكه به نتايج علمي درستبرسند بايد اقرار كنند كه تمامي اين اتفاقات توسط قدرت خالق هستي و بر اساس خواستهاش صورت گرفته است. خداوند پراكندگي اين مواد را با كلمه "فَفَتَقْنَاهُمَا" توضيحمي دهد. اين كلمه بدان معنا است كه كه خداوند اين مواد فشرده را (رَتْقً) را بهخواست خود به مواد همگن تبديل كرد كه دنيا را با نظم به وجود آورد. به طوري كه موادداخل خورشيد با مواد داخل زمين و ماه و ديگر سيارات و ديگر ستارگان يكسان است وتمامي اين مواد داراي اتم هايي با اجرا سازنده يكسان مانند هسته با بار مثبت والكترون با بار منفي هستند. چنين تشابهي از لحظه اوليه خلقت وجود داشته زيرا اينخلقت توسط يك خالق بوده و با يك فرمان صورت گرفته است. به نظر من بهترين معني برايكلمه رَتْقً كلاف به هم پيچيده مي باشد تا اينكه بگوييم مواد به هم فشرده. و كلمه "فَفَتَقْنَاهُمَا" كه به معني شكل دهي آسمان ها و زمين با پراكنده كردن مواد در همپيچيده توسط اراده الهي است بهتر از انفجار بزرگ مي باشد. بنابر اين محققان ماديگرا بايد فرضيه انفجار خود به خودي را كنار گذارند و به حقيقت كلام الهي در قرآناعتراف كنند. اين اقرار باعث مي شود تا ايمان آورندگان واقعي به دين حقيقت باشند تاتمامي عقايد غير منطقي آنها تصحيح گردد.
جمله شريفه "ما همه چيز را از آب زندهگردانيديم" در انتهاي اين آيه آمده است. همان طور كه خداوند در ابتداي اين آيه خلقتجهان را از مواد در هم پيچيده آغاز كرده است همچنين بيان مي دارد كه خلقت موجوداتزنده از آب شروع شد. اين جملات خداوند بزرگ است. مسلما بر اساس علم ما اگر آبي وجودنداشت زندگي هم وجود نداشت. اين موضوع با نگاهي به گياهان اطراف ما اثبات مي گردد. چون آب در ديگر سيارات وجود ندارد زندگي نيز در آن ها نيست. اگرچه ما معناي " زندگي " و يا فرق بين سلول هاي مرده و سلول هاي زنده را نمي دانيم. در هر سلول ياارگانيسم زنده، مي بينيم كه آب بيش از 70% وزنش را تشكيل مي دهد. بنابراين بدون اينآب اثري از زندگي نخواهد بود. اما ما گوهر حيات را در چنين سلول هايي فراموش ميكنيم. مسلما سلول اجزا سازنده هر موجود از انسان گرفته تا حيوان و حشره يا گياهزنده است. اگر عميق تر به آيه نگاه كنيم مي بينيم كه بيشتر اسيد ها و تركيبات داخلسلول از هيدروژن و اكسيژن و به صورت زنجيره هايي پيچيده با نظمي فوق العاده هستند. اين دو گاز، هيدروژن و اكسيژن، عناصري هستند كه آب را تشكيل مي دهند و مي تواننداجزاي سازنده هر اتم بزرگ ديگر كه در سلول است باشند. علم و توانايي ما در داشتنتوضيح عميق تر براي اين آيه محدود است و تنها با الهام الهي مي توان به آن دستيافت. مسلما خوانندگاني كه از علم بيشتر و تفكر عميق تر برخوردار هستند مي توانندتوضيح بهتر از من داشته باشند. شايد كشفيات آينده به درك بهتري از اين آيه منجرشود.
هركس كه به سلول زنده و مولكول هاي بزرگش و زنجيره هاي سلولي اش نگاه كندنمي تواند دخالت خالق را تكذيب كند. همين طور كه نمي توانيم دخالت خالق را در اينجهان بزرگ ناديده بگيريم به همان ترتيب هم نمي توان اين نتيجه منطقي را ناديده گرفتكه طبيعت چگونه چنين زنجيره هاي پيچيده را در سلولي كه داراي ميليون ها اتم استبدين ترتيب كنار هم چيده است. در عين حال نيز نمي توان فرض كرد كه طبيعت گوهر حياترا به چنين زنجيره هاي پيچيده سلولي داده است تا فقط داراي حركت، تنفس، قابليت غذاخوردن و هضم و حتي فكر كردن باشند. خداوند در اين آيه مي فرمايند كه او اين سلول هارا از آب آفريد و بعد زندگي را به آن ها داد اين ها براي ما راز هايي هستند. آياكسي به غير از خداوند مي تواند بگويد كه او چگونه اين كار را انجام داده است؟ ياآيا كسي مي تواند بگويد كه بدون يك خالق دانا آفريده شده اند؟ همان طور كه در بالااشاره كرديم آب به تنهايي منشا خلقت حيات نيست بلكه حيات را به دوش مي كشد. اينبدان معنا است كه تمامي موجودات زنده به اين مايع معجزه انگيز وابسته هستند. رازهاي اين مايع نيز در نزد خداوند است. اگر دانه اي را در خاك قرار دهيم مي بينيم كهرشدش وابسته به آب است. همچنين رشد و ادامه حيات گياه به آب وابسته است. كلمات كميدر اين آيه راز هاي گياه را بيان كرده و به صد ها سوال مرموز پاسخ داده است زيرا ازطرف خداوند نازل شده كه به راز هاي خلقت واقف است. من فكر مي كنم كه اقرار به يكياز راز ها، در را به روي راز هاي ديگر براي ما مي گشايد و اين كه جهان، خالقي يكتادارد كه قرآن را براي ما نازل كرده است.
با هم آيه هاي 31 تا 33 را مي خوانيم كهدر ادامه آيه قبلي در سوره انبيا است. مي بينيم كه اين آيه ها با كشفيات علم امروزيبهتر شناخته مي شوند. اين آيه هانماينگر حكمت و رحمت خالق است
{
وَجَعَلْنَا فِيالْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاًلَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ * وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفاً مَّحْفُوظاً وَهُمْ عَنْآيَاتِهَا مُعْرِضُونَ* وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَوَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}[الأنبياء : 31-33]
"
و در زمين كوه هارا قرار داديم تا جنبش آن را بگيرند و در آن دره ها و راه ها قرار داديم تا در آنها راه بروند".
"
و آسمان را سقفي محافظ قرار داديم ولي آن ها از نشانه هاي اوروي گردان هستند.
"
اوست كه شب و روز و مهر و ماه را آفريده است و هريك در مسيريدر حال حركت هستند".
نظريه هاي علمي: مطالعه اين چند آيه پشت سر هم نشان دهندهآن است كه حقايق علمي ديگري در قرآن وجود دارد. خداوند در اين آيه ها به ما مي گويدكه سياره اي بسيار يگانه براي ما آفريده است كه داراي جرم و اندازه معيني است وآسمان آن به عنوان سپر براي ما است و از حيات ما مراقبت مي كند. او همچنين براي ماراه هايي را مهيا كرد تا از آن ها عبور كنيم. او همچنين اشاره مي كند كه با حركتخورشيد و ماه، طول روز و شب مشخصي را براي ما فراهم مي كند. بنابراين اعلامي است درمورد اين كه نظم موجود در اين دنيا بر اساس خواسته او است.
به منظور فهميدن علمخداوند در مورد خلقت زمين ما و جو يكتايش بهتر است نگاهي به سيارات ديگربياندازيم.
اجازه دهيد با سياره اي به نام عطارد( با ضمه بر روي كلمه ع) شروعكنيم. اين سياره كوچك ترين سياره منظومه شمسي است و به زمين نزديك است اما بهخورشيد نزديك تر مي باشد. جرمش كم تر از جرم زمين است و قدرت جاذبه اش يك سوم قدرتجاذبه زمين است. بنابر اين ما نمي توانيم بر روي اين سياره زندگي كنيم زيرا نميتواند جو مشابهي مانند زمين را به خود بگيرد. چون داراي جو مناسبي نيست پس نميتواند در مقابل سنگ هاي آسماني از خود دفاع كند و نيز نمي تواند تشعشعات مضر خورشيدرا دفع كند. سطح چنين سياره اي به خاطر برخورد اجرام داراي فرورفتگي هاي زيادي استو نمي تواند براي حركت انسان مفيد باشد. ساختار عطارد، گردش و طول روز آن را تحتتاثير قرار داده است و يك روز آن معادل 88 روز زميني است و اين باعث مي شود تا دمايآن در روز به 400 درجه سانتي گراد و در شب به 180- سانتي گراد برسد بنابراين هيچ
اثري از حيات و آب در آن پيدا نمي شود
سياره ديگر ونوس مي باشد كه سرد ترينسياره منظومه شمسي است و جرم و حجمش تقريبا مشابه زمين است ولي به خورشيد نزديك تراست. چون جرم مشابه زمين دارد، جاذبه اش نيز مشابه زمين است و توانايي مشابه زميندر نگه داشتن جو دارد. ولي جو آن از گاز سنگيني به نام دي اكسيد كربن تشكيل شده استو ابر هايش از بخار اسيد سولفوريك تشكيل شده است. چون دي اكسيد كربن گازي سنگين استبنابراين تشعشعات خورشيدي را بسيار جذب مي كند و جو سياره به خاطر همين بسيار داغمي گردد. ابر هاي اسيدي آن باران هاي اسيدي ايجاد مي كنند كه سطح آن نرم مي كند وبراي حركت مناسب نمي باشد. روز آن نيز معادل 243 روز زميني است. به خاطر نزديكي اشبه زمين و روز بلندش، دماي آن در روز به 450 درجه سانتي گراد و فشار جوش به 90 بارمي رسد. با وجود چنين شرايطي وجود آب و حيات روي آن غير ممكن است.
با نگاه بهمريخ همسايه ما، مي بينيم كه طول روز مشابه زمين دارد اما جو آن از دي اكسيد كربنتشكيل شده است و فشار آن نيز بسيار كم است. چون مريخ از خورشيد دور تر است حداكثردماي آن 40- است و بيشتر مواقع به 123- درجه سانتي گراد مي رسد. در چنين دمايپاييني محتويات آب سياره به حالت جامد است و هيچ علايمي از حيات در آن ديده نميشود( البته تا آن موقع كه اين مقاله نوشته شده است حياتي در مريخ يافت نشده و ممكناست حيات به صورت موجودات ذره بيني در بعضي از مكان هاي آن كه داراي شرايط خاصي استپيدا شود ولي هيچ گاه تنوع ميليون ها گونه موجودات روي زمين را كه در هوا و خشكي ودريا هستند پيدا نمي كند. مترجم)
با نگاهي به تعدادي از سيارات منظومه شمسي،مفهوم اين آيه هاي نوراني را بهتر درك مي كنيم. زمين ما به گونه اي طراحي شده استتا آب را در حالت مايع در خود نگه دارد و با نظمي بسيار پيچيده تحت فرمان الهي حياترا در آن زنده نگه دارد. جو زمين به گونه اي طراحي شده است تا با دو گاز عمدهاكسيژن و نيتروژن كه در آن است مانند يك سقف براي ما عمل كند. اين گاز ها تماميتشعشعات خورشيد را جذب نمي كنند و آن را از خود عبور مي دهند تا محيط رابراي رشدموجودات فراهم كنند. بنابراين جو زمين داراي تركيباتي است كه براي زمين مانند يكسقف محافظ عمل مي كند. اين جو همچنين زمين را در مقابل شهاب سنگ ها محافظت مي كند ودر هنگام برخورد آن ها به جو به علت اصطكاك زيادي كه ايجاد مي شود مي سوزند. لايهازن موجود در جو نيز تشعشعات مضر را دفع مي كند. پايداري زمين به خاطر جرم و مساحتآن است كه با دقت بسياري تنظيم شده است. جرم محتويات هسته زمين باعث مي شود كهجاذبه معيني داشته باشد و در نتيجه جو خود را حفظ كند و در عين حال داراي فشار، دماو رطوبت مخصوصي باشد. شرايط ايجاد شده توسط اين جو زندگي را براي همه موجودات ممكنمي سازد. گردش معين زمين به دو خود و به دور خورشيد باعث مي شود تا جاذبه مناسبيروي زمين به وجود بيايد و همه موجودات بتوانند به راحتي روي زمين راه بروند. فاصلهمعين از خورشيد و گردش مخصوص زمين باعث ايجاد درجه معيني از انحراف گردش زمين بهدور محور خودش به نسبت گردش حول خورشيد مي شود در نتيجه ميدان مغناطيسي ايجاد ميكند كه بر روي تمامي موجودات زنده تاثير مي گذارد. مسلما با وجود چنين انحرافي، ماداراي شرايط آب و هوايي متفاوت در چهار فصل هستيم.
با نگاهي به سياره خودمان وديگر سيارات منظومه شمسي، ناچار به اقرار به اين موضوع هستيم كه زمين همان طور كهخداوند مي گويد داراي محيطي خاص براي زندگي ما است. آيا كسي مي تواند ادعا كند كهطبيعت (به طور تصادفي) اين امكانات را براي ما به وجود آورده است؟ يا كسي مي تواندبگويد كه حضرت محمد ( صل الله عليه وسلم) خودش اين آيه ها را در بيش از 14 قرن پيشنوشته است؟
بعد از تشريح روند شروع خلقت توسط آيه 30، خداوند در آيه 104 درپايان سوره به ما در مورد پايان اين جهان يا روز رستاخيز سخن مي گويد.
{
يَوْمَنَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍنُّعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ} [الأنبياء : 104] "روزي كهآسمان را در هم بپيچيم مانند در هم پيچاندن طومار، مانند كاري كه در ابتداي خلقتانجام داديم، همان طور كه خلقت را آغاز كرديم، آن را باز مي گردانيم، همان طور كهپيمان داده بوديم و بر ما است كه اين كار را انجام دهيم."
بررسي علمي:در اين آيهخداوند روند پايان حيات را توضيح مي دهد. از رَتْقً شروع شد. بنابراين پايان اينجهان، بازگشتش خواهد بود به ابتدايش، به همان گونه اي كه شروع شده بود. خداوند ميگويد كه تمام آسمان ها را در هم مي پيچد و آن ها را مانند ابتدايش كه رَتْقً بود ميكند. اين جملات بيانگر عظمت خداوند هستند. خداوند مي فرمايند كه آسمان ها را روي همقرار مي دهد( در هم مي پيچد) همانند بستن صفحات يك كتاب. بر اساس نظريه هاي علمي،دانشمندان عقيده دارند كه چنين اتفاقي در انتظار جهان است. اين دانشمندان مي گويندكه بعد از انبساط پيوسته جهان، طي يك روند خود انقباضي منهدم مي شود. اين به خاطرمحدوديت مواد موجود در جهان است كه ديگر قادر به انبساط بيشتر نمي باشد. بنابرايناين مواد منقبض مي شوند و اندازه جهان به مقدار اوليه اش بر مي گردد.
بنابرايندانش در انطباق كامل با قرآن است. اما قرآن مي گويد كه اين خواسته خداوند است وليدانشمندان در نظريه هايشان مي گويند كه خواسته طبيعت است چون داراي شعور مي باشد. ( البته كل كيهان سيستمي با شعور است و تمامي اجزايش طبق گفته قرآن تسبيح خداوند رامي گويند، اما اين شعورشان قايم به ذاتشان نيست بلكه از خداوند دارند و ارادهخداوند مي تواند روند طبيعت را دگرگون كند. مترجم). خداوند در قرآن مي فرمايند كهاو زمان چنين اتفاقي را تعيين مي كند و دانشمندان تصور مي كنند كه خودش زمان تخريبشرا تعين مي كند.
هر انسان عاقل و فهميده اي متوجه مي شود كه اين جملات جاودانهپيامي است براي پرستش خداوند و در آيه بعدي كه شماره 106 است خداوند ميفرمايد:{إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغاً لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ } [الأنبياء :106]
"
دراين پيامي است براي كساني كه او را مي پرستند"


مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 263
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 35
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 219
  • بازدید سال : 1,040
  • بازدید کلی : 10,429
  • تبلیغات

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت

    اولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنتاولین خبر خوان سایت های اسلامی اهلسنت